در هفدهسالگی شغل پدر را بهعنوان کارمند کمپانی هند شرقی پی گرفت که در عمل/de facto دولت هند آن سالها بود. رتبه میل تا ۵۰ سالگی بهعنوان آزمونگر کل/Chief Examiner در این کمپانی ارتقا یافت. بعد از بازنشستگی برای پارلمان انتخاب شد، جایی که در آن بسیار ممتاز خدمت کرد. دیدگاه فلسفی او هنوز در قرن بیست و یکم بسیار مربوط مینماید. فمینیسم اولیه او (انقیاد زنان/The Subjection of Women, 1869) شجاعانه بود، طرفداری وی از دولت-ملت(تأملاتی در حکومت انتخابی/Considerations on Representative Government,1861) ژرف بود؛ نگرش اخلاقی وی اندیشه فایده گرایانه را به بالاترین رتبهای که داشت فرا برد (فایدهگرایی/Utilitarianism, 1861)؛ دفاع او از آزادی گفتار و بیان ( درباره آزادی/On Liberty, 1959) از او در گوشهکنار گیتی تا امروز یک روشنفکر قهرمان ساخت.
شهرت فلسفی وی در دهه سی عمر، زمانی که انتظام منطق(۱۸۴۳) را منتشر کرد، تثبیت گردید. در این اثر او توضیح داد که چرا منطق استنتاجی، یا همان قیاسات، نمیتواند درواقع بدانش ما بیفزاید، گرچه که میتواند بر پایه آنچه هماکنون میدانیم در استدلال سازگار کمککار ما باشد. از طرف دیگر او بحث میکرد، منطق استقرائی—منطق علوم— میتواند قواعد و راهبرد برای درستیهای تازه فراهم کند. با پالایش قوانین قدیمی بیکنی[فرانسیس بیکن]، میل به پیکربندی و بازتوضیح اصول منطق استقرائی پرداخت که قبل از او کسی چنین نکرده بود. ازآنجاکه مقدمات هر قیاس میبایست قبل از آنکه استدلال بتواند آغاز شود تثبیتشده یا مفروض باشد، میل مدعی شد که استقرا باید مقدم به استنتاج باشد و ضرورت آن بیشتر بنیادی است. در قلمرو منطق استقرائی آثار وی نافذ و اولین بود.
جان استوارت میل، درمجموع، یک رفرمیست مؤثر و صادق، یک همسر عاشق، درسخوانده ستودنی، و گرامی داشته جهانی بود. استدلالات فلسفی وی در گستره بزرگی از موضوعات محکم بود، و نیز با عواطف بامروتانِ. او بانفوذترین منطقدان و فیلسوف انگلیسیزبان قرن نوزده بود.