روشهای تحلیل علی: روش تغییر همزمان
استدلال علی
درآمد به منطق فصل ۱۳ قسمت ۴ بند ۵
در بند قبل در پاسخ به پرسش چگونگی برقراری یک رابطه علی بین دو پیشآیند به روش اقیماندهها چهارمین از روشهای میل پراختیم. در این بند به روش پنجم (آخرین روش) موسوم به روش تغییر همزمان میپردازیم.
۵-۴.۱۳ روشهای تحلیل علی: روش تغییر همزمان
ه. روش تغییر همزمان (دگرسانی همایند)
روش تغییر همزمان
روش دگرسانی همایند
Method of concomitant variation
یک الگوی استدلال استقرایی که در آن، وقتی یک پدیده بطور پیوسته و سازگار همراه با بعض پدیده دیگر تغییر میکند چنین نتیجه گرفته میشود که یک رابطه علی بین دو پدیده برقرار است.
چهار روشی که تاکنون بحث شد (توافق، تفاوت، متصل توافق و تفاوت و باقیماندهها) همگی در طبیعت خود حذفی هستند. با حذف بعضی علت یا علل یک پدیده دادهشده، آنها برخی توضیح علی فرضی [به فرض درآورده] دیگر را پشتیبانی میکنند. روش توافق آن پیشایندها را بهعنوان علت ممکن حذف میکند که در صورت غیبت آنها آن پدیده نمیتواند هنوز رخ دهد؛ روش تفاوت مجوز حذف بعضی علت ممکن را بوسیله برداشتن یک عاملِ مقدم میدهد تا نشان دهد این عامل تعیینکننده است، روش متصل نیز در هریک از این دو روش حذفی است؛ و سرانجام روش باقیمانده در پی حذف آن ماوقعها، بهعنوان علتهای ممکن است، که معلولهای آنها بوسیله استقراءهای پیشین تثبیتشده هستند.
اما، شرایط بسیاری هست که در آنها هیچیک از این روشها قابل کار زدن نیست، زیرا آنها درگیر با پیشایندهایی هستند که ممکن نیست قابلحذف باشند. این اغلب در موارد اقتصادی، فیزیکی، و پزشکی است و نیز هرآنجاکه افزایش یا کاهش یک عامل بهطورکلی منتج به افزایش یا کاهش پیوسته عامل دیگر میشود— و بعلاوه حذف کامل هیچیک از عوامل مقدور نباشد.
جان استوارت میل نوشت:
هرگاه یک پدیده، وقتی پدیده دیگری به طریق خاصی تغییر کند به طریقی تغییر کند، آنگاه یک علت یا یک معلولِ آن پدیده دیگر است، یا بهواسطه بعض راستینه علی در پیوند با آن است.
برای مثال تغییر همزمان دارای نقش حیاتی در بررسی اثر علی خوراکهای خاصی است. نمیتوانیم فارغ از رژیم غذایی بیماریای را حذف کنیم؛ و نیز بندرت بتوان خوراکهای خاصی را از رژیم غذایی جمعیتهای بزرگ حذف نماییم. اما میتوانیم اثر حاصل از افزایش یا کاهش ورودی خوراک معینی را در فراوانی بیماریهای معینی در جمعیتهای مشخصی موردتوجه قرار دهیم. دریک بررسی از این نوع، فراوانی حملههای قلبی در مقایسه با فراوانی خوردن ماهی توسط افراد موردمطالعه موردپژوهش قرار گرفت. نتیجه استقرایی آن بسیار قابلتوجه بود: خوردن یک وعده ماهی در ماه خطر حمله قلبی را تا ۵۰ درصد کاهش میدهد؛ خوردن دو وعده ماهی در ماه خطر حمله قلبی را تا ۳۰ درصد بیشتر کاهش میدهد. تا اندازه محدود به نظر میرسد یک تغییر مشخص پیوسته بین ایست قلبی و استفاده از ماهی در رژیم غذایی وجود دارد.➥
با استفاده از علائم اضافه و منها برای بیشتری و کمتری یک پدیده متغیر حاضر در یک شرایط دادهشده، میتوان روش روش تغییر همزمان [روش دگرسانی همایند] را بهقرار زیر شماتیک کرد.
A B C —— x y z.
A + B C —— x + y z.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بنابراین A و x بهطور علّی پیوند دارند.
از این روش بهطور گسترده استفاده میشود. یک کشاورز با کار زدن مقادیر متفاوت کود به بخشهای مختلف یک زمین و سپس مشاهده تغییر همزمان بین مقادیر کود افزوده و محصول بدست آمده یک رابطه علی بین کار زدن کود به خاک و اندازه محصول را تثبیت میکند. یک بازرگان با آگهی دادنهای گوناگون در فواصل گوناگون و سپس توجه به افزایش یا کاهش همزمان حجم بازرگانی خود در این دورهها در پی برآورد کارایی گونههای مختلف تبلیغات است.
تغییر همزمان را میتوان در بررسی علل طلاق یا سایر تصمیمات مهم در خانوادهها نشان داد. گرچه علت هر طلاق خاص نهفته در ماوقعهای خاص آن ازدواج و خانواده هست، لیکن شرایطی وجود دارند که بهطورکلی در آنها خانواده بهطرف فروپاشی میرود، در این حالات تغییر همزمان در تلاش برای فهم آنها کاربرد دارد. تحلیل دادههای اداره آمار امریکا آشکار میکند که، در هر دهه از ۱۹۴۰ و در هر منطقه کشور زوجهایی که والدین فقط فرزند دختر بودند اغلب بیشتر از زوجهایی که والدین فقط فرزند پسر بودند طلاق گرفتهاند. این پدیده در میان سفیدها و سیاهان و افراد با تحصیلات دبیرستانی یا با مدرک کالج نیز همینگونه است. والدینی که فقط یک فرزند دختر دارند ۶ درصد احتمال جدایی بیشتر دارند تا والدینی که فقط یک فرزند پسر دارند. این شکاف برای آنها که دو فرزند دختر دارند در مقابل والدینی که دو فرزند پسر دارند تا ۸ درصد بالا میرود، و نیز تا ۱۰ درصد برای خانوادههایی با سه فرزند دختر، و همینطور تا ۱۳ در صد برای خانوادههایی دارای ۴ فرزند دختر. به نظر میرسد بخشی از هزاران هزار طلاق آمریکایی ریشه در تعداد فرزندان دختر در خانواده دارد.
از قدیم علاقه بیشتر به داشتن فرزند پسر در کشورهای چین، هندوستان، و سایر کشورهای درحالتوسعه آشکار بوده است، گرچه این در ایالاتمتحده به گونه پوشیدهتر است، لیکن بهعنوان یک عامل گسترده در دینامیک زندگی آمریکایی حضور دارد. والدین بیشتر روی فرزندان پسر خود سرمایهگذاری میکنند و وقتی خانواده آنها دارای پسری است بهطور میانگین ۶۰۰ دلار اضافی در سال برای مسکن هزینه میکنند. پدران بعد تولد اولین فرزند از هر جنس کار هفتگی خود را افزایش میدهند—اما این افزایش بیشتر از دو ساعت خواهد شد چنانچه فرزند پسر باشد— ولی چنانچه دختر باشد کمتر از یک ساعت است. این الگوهای تغییر همزمان آشکار میکنند که والدین قائل به ارجحیت برای فرزند پسر هستند. ارجحیتی که با توجه به فنآوری تعیین جنسیت نوزاد آنوقت که بهطور گستردهتر در دسترس قرار گیرد دارای نتایج بسیار مهم خواهد بود. یک فنآوری که اکنون وجود دارد و قابلاعتماد است.➥
وقتی افزایش یک پدیده همزمان [موازی] با افزایش پدیده دیگری باشد، گوییم پدیدهها با یکدیگر بهطور مستقیم تغییر میکنند. لیکن روش تغییر همزمان مجوز تغییر را "در هر جهتی" میدهد و میتوانیم وقتی پدیدهها وارون هم تغییر میکنند نیز یک رابطه علی را نتیجه بگیریم—یعنی وقتی افزایش یکی منجر به کاهش دیگری میگردد. به همین جهت اقتصاددانان میگویند در یک بازار تنظیمشده، وقتی بقیه چیزها تقریباً پایدار بمانند، افزایش عرضه کالایی(مثلاً نفت خام)، منجر به کاهش قیمت آن میشود. همانطور که میتوان دید، این درواقع یک رابطه همزمان است: وقتی در تنشهای بینالمللی تهدید به کاهش عرضه نفت از سطح فعلی آن شود، همگی میبینیم که بهای قیمت نفت در اکثر موارد همواره بالا رفته است.
البته، بعضی تغییر همزمان بهتمامی اتفاقی هستند. باید دقت کافی کرد که از الگوهای همزمانی که بهتمامی اتفاقی هستند یک رابطه علی را نتیجه نگرفت. ولی نیز گاهی بعضی تغییر که به نظر تصادفی یا معماگونه هستند ممکن است در خود دارای یک توضیح علی باشند. نشان دادهشده که یک وابستگی بالا بین تعداد لکلکهای لانه کرده در دهکدههای انگلیس و تعداد نوزادان به دنیا آمده در آن دهکده وجود دارد- هرچه تعداد لکلکها بیشتر، تعداد نوزادان نیز بیشتر. مطمئناً ممکن نیست کسی فکر کند که . . . . این اصلاً ممکن نیست. دهکدههای با نرخ تولد بالا دارای زوجهای ازدواجکرده بیشتر هستند و بنابراین دارای تعداد بیشتر خانههای جدید ساخته. لکلکها ترجیح میدهند ت بیشتر کنار دودکشهای استفاده نشده توسط لکلکهای دیگر لانه کنند.➥
در ردیابی زنجیرههای پیوندهای علی پدیدههایی که همزمان تغییر میکنند، ممکن است بتوانیم پیوندهای مشترکی بیابیم، و این همان چیزی است که منظور میل بود وقتیکه گفت پدیدهها میتوانند "بهواسطه بعضی امور واقع در رابطههای علی . . . به هم متصل باشند.".
روش تغییر همزمان اجازه میدهد، بهعنوان گواه، از تغییر درجه حضور ماوقعها و پدیدهها سخن بگوییم— که این به سهم خود موجب توان بسیار مجموعه روشهای استقرایی خواهد شد. روش تغییر همزمان یک روش کمّی / Quantitative استدلال استقرایی است، آن قبلیها که بحث شدند اساساً کیفی / Qualitative بودند. بنابراین روش تغییر همزمان وجود بعضی روشهای اندازهگیری یا برآورد کمّی را پیشفرض میگیرد، درجاتی که پدیده در آنها تغییر میکند، حتی اگر تقریبی باشند.
پنج روش استدلال استقرائی
۱. | روش توافق | یک عامل یا پیشایند که در همه حالات پدیده تحت بررسی، مشترک است، محتمل است که علت (یا معلول) آن پدیده باشد. |
۲. | روش تفاوت | تفاوت در یک عامل یا پیشایند، که غیبت یا حضور آن متمایزکننده حالاتی باشد که در آنها پدیده تحت بررسی رخداده و حالاتی که در آنها رخ نمیدهد، محتمل است علت، یا بخشی از علت، آن پدیده باشد. |
۳. | روش متصل توافق و تفاوت | گرچه شاید یک روش مجزا نباشد، در یک کاوش یکسان، ترکیب روش توافق و روش تفاوت، احتمال قابلملاحظه برای نتیجه استقرا میآورد. |
۴. | روش باقیماندهها | وقتی دانسته است که بخشی از پدیده تحت بررسی نتیجه پیشایندهای مقدمی است که بهخوبی فهمیده شدهاند، آنگاه میتوانیم نتیجه بگیریم که باقیمانده آن پدیده علت مابقی آن مقدمات است. |
۵. | روش تغییر همزمان | وقتی تغییر در یک پدیده بهطور زیاد همبسته با تغییر در پدیده دیگر است، محتمل است که یکی از این دو علت دیگری باشد، یا ممکن است بهعنوان حاصل آمدههای یک عامل سوم که علت هردو باشد به هم مربوط باشند. |
اینها روشهای استقرائی هستند که اغلب با عنوان روشهای میل شناخته میشوند، از این روشها عموماً دانشمندان در کاوش قوانین علمی استفاده میکنند.