منطق چیست؟
مفاهیم بنیادین منطق
درآمد به منطق فصل ۱ قسمت ۱
منطق بررسی روشها و اصولی است که در تمیز استدلالِ صحیح از استدلال غلط به کار میرود.
۱.۱ منطق چیست؟
■ منطق و استدلال
منطق بررسی روشها و اصولی است که در تمیز استدلال صحیح از استدلال غلط بکار میرود. وقتی به دلیلآوری برای موضوعی میپردازیم، درواقع به ساختن استدلال برای پشتیبانی نتیجه یا نتیجههای منظورمان دست مییازیم. استدلالهای ما دربردارنده دلایلی است که میپنداریم باورهایمان را موجه میسازند. اما این دلایل همیشه دلایلِ نیکو نیستند. بنابراین وقتی با استدلالی مواجه میشویم، همیشه میتوان پرسید: آیا نتیجهی دستآمده در آن، از مقدماتِ فرضشده در آن حاصل آمده یا نه؟ معیارهای عینی وجود دارند که با آنها میتوان به این پرسش پاسخ گفت؛ در منطق در پی آنیم تا این معیارها را کشف و به کارشان گیریم.
... مخورید مکر او را بفریبد او شما را.... دیوان شمس

در «آبشار» اثر اشر همه چیز خطاست؛ آب دورتر از ما میشود، و همانطور که دورتر نزدیکتر هم میشود. آب پائین میریزد، و همانطور که پائین میآید بالا هم میرود. چه چیز در این تصویر نشدنی را شدنی نمایانده؟
هنرمند با فرضهای دیداری ما بازی میکند. گوشههای مکعب میانی در این تصویر طوری وصل شدهاند تا آنچه دورترین است نزدیکترین و آنچه بلندترین است کوتاهترین نیز به نظر آید.
همانگونه که یک تصویر زیركانه میتواند دریافت ما را بفریبد، یک استدلال زیركانه نیز میتواند اندیشه را بفریبد. قواعد و اصولی وجود دارد كه یك استدلال نیكو بر آن استوار است. اگر این قواعد را مخدوش كنیم به بیراه خواهیم رفت؛ یا براثر بیدقتی دیگران را به بیراهه میبریم. در تصویر آبشار ما با كاستی هماهنگی روبرو میشویم و سپس موشكافانه به جستجوی علت آن میپردازیم. در خواندن منطق نیز با استدلالهای بد روبرو خواهیم شد، سپس موشكافانه کاوش میکنیم تا به چرایی بدبودن آنها پیببریم.
استدلال تنها روشی نیست که انسانها با آن، آنچه را مدعی هستند پشتیبانی میکنند. آنها ممکن است به عواطف یا اقتدار استناد جویند یا ممکن است بدون هیچ ژرفاندیشی به عادتها تکیه کنند. اما وقتی فرد باید قضاوتی انجام دهد كه بدان اعتماد گردد، این استدلالِ صحیح است که بنیاد استوار پی میافكند. توسط روشها و فنون منطق میتوان به شیوه قابلاطمینان بین استدلالهای صحیح و معیوب تمیز قائل شد. این روشها و مهارتها موضوع اصلی این كتاب است.

■ تفکر انتقادی و منطق
استدلال، تمیز آن در سخن و ارزیابی آن علاوه بر دانش، هنر نیز هست، چیزی است كه ما آن را انجام میدهیم و بعلاوه آن را درك میكنیم. دلیلآوری میتواند بهطور طبیعی حاصل شود، اما مهارت در ساختن استدلال و آزمون آن میتواند با عمل و تمرین افزون شود. کسی که این مهارت را پرورانده از کسی كه هرگز به اصول آن نپرداخته بهاحتمال بیش بهتر بتواند استدلال صحیح نماید. در این کتاب به فراوانی فرصت برای تمرین فراهم شده.
تفکر نقادانه (تفکر انتقادی) کنش منظم تحلیل، ارزیابی و ساخت فعالانه استدلالهای برای شکلدهی به قضاوتهای مستدل است. در هسته خود، بر اصول منطق متکی است که ابزارهایی را برای شناسایی، تشریح و ارزیابی ساختار استدلالهای روزمره فراهم میکند. منطق، اندیشورز را قادر میسازد تا خطاهای رایج را تشخیص دهد و بین سخنپردازیهای اقناعی و شواهد معتبر تمایز قائل شوند. با بهکارگیری منطق، اندیشورز نقاد و موشکاف میآموزد که فرضها را بررسی کنند، ادعاها را بسنجند و ابهام را بزداید و اطلاعات خام را به نتیجهگیریهای منسجم تبدیل کند. این رابطه دوطرفه و وابسته به هم (بین منطق و تفکر انتقادی) کمک میکند که تفکر انتقادی صرفاً یک واکنش نباشد، بلکه تعامل فعال با ایدهها باشد که مبتنی بر وضوح و دقت است.
بنابراین، خواندن منطق یک تمرین آکادمیک انتزاعی نیست، بلکه یک مهارت حیاتی برای پرورش استقلال فکری است. در جهانی که مملو از پیامهای اقناعی است - از رسانههای اجتماعی گرفته تا گفتگوهای سیاسی - تفکر انتقادی به افراد قدرت میدهد تا روایتها را زیر سوال ببرند، در برابر دستکاری مقاومت کنند و از حقیقت دفاع کنند. منطق با پرورش عادات تحلیل دقیق و خود-بازنگری، شکاف بین استدلال نظری و تصمیمگیری در دنیای واقعی را پر میکند. چه در حال ارزیابی یک مقاله خبری، چه در حال بررسی معضلات اخلاقی یا شرکت در بحث و گفتگو، تلفیق تفکر انتقادی و منطق، طرز فکری را پرورش میدهد که برای دقت، گشودگی به تجدیدنظر و شجاعت به چالش کشیدن ادعاهای بیاساس ارزش قائل است. این دو در کنار هم، بستر یک جامعه متفکر و آزاد را تشکیل میدهند که در آن عقل بر جزم پیشی دارد.