ابطال استدلال (وازنش) با همسنجی منطقی
دلیلآوری همسنجانه
درآمد به منطق فصل ۱۲ قسمت ۴
در قسمت قبل ۶ معیار برای ارزیابی توان استدلالهای همسنجانه در پیش گزارده تا با برکارزدن آنها کمتر گرقتار «قیاس معالفارق / قیاس ناهمسنج / همسنجی ناهمسنج» شویم. این قسمت به استدلال همسنجانه منطقی برای وازنش (ابطال استدلال) توجه داریم که اگر بتوان بجا بکار زد ردیهای توانمند خواهند بود.
۴.۱۲ ابطال استدلال (وازنش) با همسنجی منطقی
خرگوش مارس سرزنش کنان گفت: «تو باید منظورت را بگویی.»
آلیس باعجله جواب داد «من که گفتم، حداقل- حداقل منظور من چیزی است که میگویم- خودت که میدانی، این همان چیز است»
کلاه دوز گفت: نه دقیقاً همان چیز! چون، تو عین همین میتوانی بگویی ‘من آنچه را میخورم میبینم’ همان ‘من آنچه را میبینم میخورم’
است.
خرگوش مارس اضافه کرد
«تو ممکن است همینطور بگویی- ‘من آنچه را بدست میآورم دوست دارم،’ همان ‘من آنچه را دوست دارم بدست میآورم’ است.»
«تو همینطور میتوانی بگویی،» موش زمستانخواب که انگار در خواب حرف میزد ادامه داد
« ‘من وقتی خوابم نفس میکشم’ و ‘من وقتی نفس میکشم خوابم’ هردو یکچیز هستند».
کلاه دوز گفت: برای تو (موش زمستان خواب) که همینطوری
هم است.
اینجا بود که دیگر گفتگو قطع شد. ــــ لوئیس کارول، ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب؛ فصل ۷
وازنش بوسیله همسنجی منطقی
ابطال استدلال بوسیله همسنجی منطقی
Refutation by Logical Analogy
وازنش (ابطال استدلال) با همسنجی منطقی یک تکنیک ابطال استدلال است — بوسیله آوردن یک استدلال با همان صورت ولی دانسته باشد که آشکارا غلط است.
در قلمرو استنتاج، همسنجی برای باطل کردن یک استدلال عبارت است از استدلالی با همان صورت که دانسته باشد مقدمات آن درست است و نیز دانسته باشد که نتیجه آن نادرست است. بنابراین چون دانسته است که همسنجی باطل کننده نامعتبر است پس استدلال موردحمله نیز چنین است، چراکه دارای همان صورت است. این همان اصلی است که زمینه برای آزمون قیاسهای حملی (همسنجی منطقی) بود نیز زمینه تأکید مکرر بر مرکزیت صورت منطقی (صورت استدلال).
وازنش با همسنجی منطقی [ابطال استدلال بوسیله همسنجی منطقی] یک تکنیک ابطال استدلال است توسط آوردن یک استدلال با همان صورت ولی دانسته و آشکارا غلط.
در قلمرو استدلال استقرایی، که طرف توجه اکنون ما است، تکنیک وازنش با همسنجی منطقی نیز میتواند با کارآمدی بسیار بهکاربرده شود. با استدلالهای سیاسی، علمی یا اقتصادی که ادعای استنتاجی بودن ندارند میتوان مقابله کرد، یعنی با آوردن استدلالهایی، که دارای قالب بسیار شبیه آنهایند، اما میدانیم نتیجه آنها نادرست یا عموماً عقیده بر آن است که غیرمحتملاند. استدلالهای استقرایی در بنیاد با استدلالهای استنتاجی در جنبه پشتیبانی نتیجه ادعایی توسط مقدمات خود متفاوت هستند. میتوان گفت همه استدلالها، چه استقرایی و چه استنتاجی دارای الگو یا صورتی هستند. وقتی با یک استدلال استقرایی مواجه شدیم که میخواهیم به آن حمله کنیم میتوانیم ابتدا استدلال استقرایی دیگری را ارائه دهیم که در اصل با استدلال موردنظر دارای صورت یکسان ولی آشکارا معیوب و دارای نتیجه بسیار شکبرانگیز باشد و آنگاه این شکبرانگیزی را نیز به نتیجه استدلال موردبررسی سرایت دهیم.
به این نمونه که در ادامه میآید توجه کنید. در دو مورد بسیار چالشبرانگیز که به دادگاه عالی آمریکا در سال ۲۰۰۷ ارائهشده بود➥ مسئله مرکزی مطابقت با قانون اساسی برای ملاجظه نژاد در پذیرش دانش آموزان توسط هیئت مدیره مدارس دولتی بود. روزنامه نیویورکتایمز در سرمقاله خود سیستم نژاد-آگاه (سیاستی برای حمایت اقلیتهای نژادی، بهطور عمده آمریکایی-آفریقاییها در آمریکا، مبنی بر اینکه آیا برابری نژادی برقرار گردد یا آگاهانه در جهت توسعه اقلیت نژادی وضع موجود حفظ شود (race-conscious policy/race-based systems) را منصفانه تلقی کرد و اعتراض به آن را "یورش به کنترل مدارس محلی" نامید. یک منتقد برجسته سیستم نژاد-آگاه پاسخی به این سرمقاله داد که در آن آمده بود:
شما میگویید سیستم "نژاد-آگاه درباره همه دانش آموزان نژادها بکار گرفتهشده" و "موجب امتیاز و یا کسر امتیاز به هیچ گروه نژادی نمیشود." اما، همین استدلال را میتوان در دفاع از قانونی درباره ممنوعیت ازدواج سیاهپوست با سفیدپوست آورد که موجب ممنوعیت ازدواج سیاهپوست با سفیدپوست میگردد و البته همینطور ممنوعیت سفیدپوست با سیاهپوست. ➥
تکنیک
وازنش بوسیله
همسنجی منطقی در اینجا بسیار دقیق به مثال درآمده؛ اینجا تمرکز بر صورت دو
استدلال است. استدلال موردحمله دارای صورت یکسان با استدلالی است که غیرقابلپذیرش
بودن آن هماکنون بهطور همگانی پذیرفتهشده. ما قطعاً نمیگوییم وضعیتهای
نژاد-آگاه ازاینجهت قابلقبولاند که بهطور برابر به نژادها بکار زده میشوند.
بعضی سیاستها که مستلزم کاربرد نژاد بهوسیله دولت هستند قابلقبول نیستند
(استدلال منتقد چنین است) حتی وقتیکه هیچ گروه نژادی با کار زدن آنها زیان
نمیبیند. با برجسته کردن چنین غیرقابلقبول بودنی در برخی موارد (مثل قوانین حاکم
ازدواج)، ضربه شدیدی به استدلال در این زمینه وارد میکند که مدعی است هیچ گروه
نژادی خاص به دلیل سیاستهای نژاد محور آسیب ندیده است.
وازنش با همسنجی منطقی اغلب همراه عبارتهایی مثل "شما همینطور میتوانید بگویید . . ." و عبارتهایی دیگر که شبیه این معنی میدهند حضور مییابند. در مثالی که در بالا دیدیم عبارت "اما، همین استدلال را میتوان . . . آورد که" یا "شما همینطور نیز میتوانید بگویید،" خبر از چنین موردی میدهد (نشانگر آن است). درزمینهٔ دیگر، این استدلال که میگوید چون فرهنگ اسلامی در کشور چاد از بیرون آورده شده پس چیزی بیشتر از یک روکش اسلامی نیست با یک وازنش توسط همسنجی منطقی با عبارت بندی کمی متفاوت توسط یک دانشگاهی موردحمله قرار گرفت: "چاد [شما میگویید] فقط یک روکش اسلامی دارد. یک فرد همینطور میتواند بگوید که فرانسه فقط یک روکش مسیحی دارد." ➥
وقتی نکته همسنجی باطل کننده آشکار است ممکن است به عبارت آغازین (نشانگر) نیاز نباشد. فرماندار سابق میسیسیپی، کرک فوردیس/Kirk Fordice بحث میکرد که "این یک حقیقت آشکار است که ایالاتمتحده یک ملت مسیحی است" زیرا "مسیحیت دین مسلط در آمریکا است"؛ روزنامهنگار مایکل کینزلی/Michael Kinsley، که در مناظره تلویزیونی با او بود، با این همسنجی گفتنی به وی جواب داد: زنها اکثریت در این کشور هستند. آیا این ما را یک کشور زنانه میکند؟ یا ما کشور سفید هستیم چون اکثریت مردم این کشور سفید هستند؟"➥
کوشش نهچندان بادقت بر وازنش یک استدلال بهوسیله همسنجی، یعنی وقتی استدلال اقامه شده ابطالکننده در جنبههای مهمی از استدلال هدف متفاوت باشد، میتواند موجب تقویت استدلال موردحمله شود. این نکته را در مسئله بسیار بحثانگیز گرمایش آب و هوایی که به دنبال آمده میتوان دید. مقالهنویس روزنامه جان تیرنی/John Tierney پرسشهای جدی را درباره عقلانی بودن تلاشهای بسیار بزرگ و سریع در مقابله با مسائلی که بهظاهر و نه در یک روند قطعی است به میان آورد➥. یک منتقد، ری استن/ Ray Sten، به این شیوه پاسخ داد:
جان تیری میگوید برای مسائل آب و هوایی چندان جای نگرانی نیست چراکه نتایج آن غیرقطعی در آینده دور است و در این میان ممکن است یک تکنولوژی نیز برای غلبه به آن کشف شود. این مثل این است که کسی بگوید یک سیگاری نباید نگران باشد چراکه نتایج آن در گسترش سرطان غیرقطعی است و علاوه ممکن است راهی برای آن پیدا شود. تو میتوانی مرا یک غصه خور خطاب کنی ولی من سیگار را ترک میکنم.➥
در اینجا تلاشهای بسیار بزرگ و سریع در رابطه با عقلانیت گفتهشده توسط تیری با ترک سیگار مقایسه شده. اما، اینجا یک تباین مهم هست. ترک سیگار هزینه اقتصادی ندارد (بلکه سود هم دارد)، حالآنکه تغییر آن صنایع، که برای کار با سوختهای فسیلی طراحیشدهاند، برای کاهش گازهای گلخانهای احتمالاً هزینه سنگینی درپی دارد. آقای استن (که موضعش در مورد گرمایش جهانی میتواند صحیح باشد) همسنجی ارائه کرده خود را برای وازنش تیرنی کماهمیت کرده چراکه تیرنی علت را بهطور غیرمستقیم به هزینههای آن ربط داده و خواهان توجه به این هزینهها شده.
وازنش بوسیله همسنجی وقتی خوب طراحی شود میتواند بسیار کارآمد باشد. اگر استدلال ارائهشده برای وازنش درواقع دارای صورت یکسان با استدلال موردحمله باشد آنگاه استدلال هدف بهطورجدی ناکار خواهد شد.
تمرین
هریک از قطعات زیر بهقصد ابطال استدلال توسط آنالوژی منطقی هستند. برای هریک، استدلال ابطالشده و آنالوژی باطل کننده را معین کنید و مشخص کنید که آیا آنها بهواقع دارای صورتهای یکسان هستند.
۱- استیو بریل مؤسس کورت تی وی شک ندارد که دوربینها باید در دادگاه باشند و به بعضی انتقادها اینگونه پاسخ میدهد: "بعضی وکلا و قضات میگویند پوشش تلویزیونی باعث میشود سیستم بد جلوه نماید. آنها پیامرسان را با پیام درهمآمیختهاند. اگر پوشش تلویزیونی باعث میشود چیزی بد به نظر آید، ازقضا به همین دلیل است که پوشش تلویزیونی باید حاضر باشد. این انتقاد مثل این است که بگوییم چون روزنامه نگاران مجاز بودند با سربازان در ویتنام حضور یابند جنگ ویتنام خراب شد. ــ Steve Brui, “Trial: A Starting Place for Reform,” Ann Arbor News, l2June 1995
۲- تمام تاریخ بلشویسم چه قبل و چه بعد از انقلاب اکتبر پر است از نمونههایی از مانور دادن، به دفع الوقت گذراندن و سازش با دیگر احزاب، حتی احزاب بورژوازی؛ پیگیری جنگی علیه بورژوازی جهانی، جنگی صد برابر سختتر، طولانیتر و پیچیدهتر از هر جنگ عادی بین دولتها، امتناع از مانور دادنهای پیشین، استفاده از تضاد منافع بین دشمنان(حتی اگر موقت باشد)، امتناع از دفعالوقتی و سازش با متحدان (حتی گذرا، ناپایدار، لرزان و مشروط) - آیا این نهایت مهمل بودن نیست. آیا اینگونه نیست که هنگام صعود به کوهی ناشناخته و دور از دست باید از کجومعوج رفتن پرهیز کرد و نیز از واپس زدن قدمها، وقتیکه میپذیرید به آزمون دیگران بپردازید. -- V. I. Lenin, “Left Wing” Communism: An Infantile Disorder, 1920
۳- طبیعتگرای برجسته ای. اُ. ویلسون در کتاب خود همسازی(Consilience) بحث میکند که بشر چیزی بیشتر از یکگونه زیستی با ترکیب معین مادی نیست و ذهن بشر فاقد ویژگیهای قابل انتساب به علل غیرمادی است. وی پا میفشارد که این ادعای چالشبرانگیز طولانی هماکنون بهقرار رسیده است. "تقریباً همه دانشمندان و خبرگان فلسفه در این موضوع [وی مینویسد] موافقاند که ذهنِ شامل آگاهیها و فرآیندهای عقلانی، عبارت است از مغز در حال کار . . .. اکنون دیگر با بررسی مغز و غدد اقماری آن محقَق شده است که جای دیگری باقی نمیماند که بتوان بهطور معقول آن را بهعنوان لنگرگاه یک ذهن غیرمادی تصور کرد[۱۶].
استفان بار (Stephen Barr) آنالوژی باطل کننده درپی آمده را در پیش میگذارد "این [استدلال ویلسون که همین حالا نقل شد] همتراز با اعلان نیکولا خروشچف است که یوری گاگارین، اولین انسان فضانورد، نتوانست جای خدا را پیدا کند. آیا ویلسون فکر میکند اگر مؤلفه غیرمادی در ذهن باشد در معرض یک اسکن مغر خواهد بود؟" ـS. N. Barr, “Mindless Science,” The Weekly Standard, 6 April 1998.
۴- این استدلال علیه بزرگراههای جدید است و با عبارات
محکم توسط سه برنامهریز ممتاز ارائهشده است: "تنها راه درازمدت ترافیک،
وسایل نقلیه عمومی و مدیریت در کاربرد زمین است." آنها ادامه میدهند که
بزرگراههای جدید موجب "ترافیک القائی" خواهند شد. بنابراین ساختن
بزرگراههای بیشتر سبب تراکم بیشتر ترافیک و نه کمتر خواهد شد.
ـ18A. Duany, E. Plater-Zyberk, and J. Speck, Suburban Nation: The Rise of Sprawl and the Decline of the American Dream (New York: North Point, 2000).
فردی
مؤثر و مهم به این استدلال اینگونه پاسخ داد: . . . این بیمعنی است . . .
صفهای طولانی در بیشتر مغازههای خواروبارفروشی موجب نمیشود کسی بگوید،
"بسیار خوب، ما نمیتوانیم مغازههای بیشتر خواربار بسازیم. آنها فقط
مشتریان بیشتری را میآورد." ساختن بزرگراهها ماشینها را بیشتر اغوا
نمیکند. ماشینها بههرحال خواهند آمد.
19F.
Barnes, “Suburban Beauty: Why Sprawl Works,” The Weekly Standard, 22 May
2000.
۵- تولید الوار امریکا برای دههها
افزایش داشته است و جنگلهای ملی در حال حاضر سه برابر بیشتر از سال
۱۹۲۰ چوب دارند.
"ما در شرایط کاهش چوب نیستیم، لذا چرا باید به این
اندازه پیگیر بازیافت کاغذ باشیم؟ این را جری تیلور مدیر مرکز
بررسیهای طبیعی در انستیتو کاتو میپرسد. "کاغذ یک محصول کشاورزی است
که از درختانی که مخصوص کاغذ کاشته شدهاند ساخته میشود. حفاظت از
درختان توسط بازیافت کاغذ مثل حفاظت از ساقه بوتههای ذرت با کم کردن
مصرف ذرت است." —John Tierney,
"Recycling Is Garbage” The New York
Times Magazine, 30 June 1996
حل:
استدلالی که مورد ابطال قرارگرفته بهقرار زیر است:
درختان بسیار زیاد برای تولید کاغذ قطع میشود.
استفاده از کاغذ بازیافت شده باعث میشود قطع بسیار زیاد درختان لازم
نباشد.
بنابراین برای کاهش سلاخی درختان از کاغذ بازیافته
استفاده کنیم.
آنالوژی باطل کننده بهقرار زیر است:
برای دروی ذرت تعداد بسیار زیادی ساقه ذرت قطع
میشوند.
کاهش مصرف ذرت باعث میشود قطع بسیار زیاد ساقه ذرت
غیرضروری گردد.
بنابراین باید برای کم کردن سلاخی ذرتها از مقدار
مصرف ذرت بکاهیم.
آنالوژی باطل کننده صورت یکسان با استدلال
موردحمله دارد. بعلاوه مقدمات آن درست و نتیجه آن مطمئناً نادرست است.
ملاحظات بالا آن را یک استدلال باطل کننده مؤثر است میسازد. اما این
آنالوژی باطل کننده ساقه ذرتها را بالضروره با درختان یکسان گرفته
است. و این البته آشکارا مورد مناقشه است و چنانچه در اینجا ناهمگونی/disanalogy
قابلملاحظهای را بتوان نشان داد آنگاه علیالقاعده استدلال
باطل کننده به مقدار زیاد ضعیف خواهد شد.
۶- جزیره خیلی کوچک اِلیس واقع در هانه رودخانه هادسون نزدیک ساحل نیوجرسی است. دهها مهاجر اولیه امریکا اولین بار در اینجا پا بر خاک امریکا نهادند. در سال ۱۹۹۶ منازعه داغی بین ایالتهای نیویورک و نیوجرسی برسر مالکیت رسمی این قطعه زمین درگرفته بود. مقالهای که در دفاع از ادعای نیویورک براین جزیره بود در ۲۳ ژوئیه ۱۹۹۶ در نیویورکتایمز نوشته شد. چهار روز بعد نامه زیر در همان روزنامه آمد:
آقای کلاید هابرمن بهواقع درست میگوید که همه مهاجرانی که از اِلیس ایسلند گذشتند به مقصد نیویورک بودند و نه نیوجرسی. اما این واقعیت تعیینکننده جای جزیره نیست. تعداد قابلملاحظهای از مسافران که به فرودگاه بینالمللی نیویورک میرسند بهقصد نیویورک آمدهاند، ولی سخت بتوان ادعا کرد که به این دلیل نیویورک مدعی این فرودگاه شود. فرودگاه بینالمللی سینسیناتی در شهر کاوینگتون در ایالت کنتاکی (واقع در مرز شمالی این ایالت با ایالت اُهایو) واقع است و تعداد کمی از مسافران به مقصد این فرودگاه قصد نواحی پراکنده و کمجمعیت شمالی کنتاکی را دارند. آیا آقای هابرمن میگوید فرودگاه متعلق به اهایو است؟
۷- ادوارد راس اشتاین نظر میدهد که تروریسم [در خاورمیانه] نمیتواند ریشه در فقر و بیعدالتی داشته باشد، چراکه اسامه بن لادن یک میلیونر است. با این منطق بردگی نیز نمیتواند علت جنگهای داخلی [امریکا] باشد چراکه آبراهام لینکلن یک برده نبود. —“The Root Causes of Terror, Corey Robin, The New York Times, 17 November 2001
۸- هریک از انبوه جهانها میتواند قوانین متفاوت طبیعت را داشته باشد. یا مقادیر متفاوت کمیتهایی را که تعیینکننده رفتار آنهاست. برای مثال سرعت نور. بعضی ممکن است برای حیات مناسب باشند و بعضی ممکن است نباشند. همه آنها که مناسب برای حیات هستند ممکن است دارای حیات باشند. ما نمیتوانیم معنای خاصی را به پرسشهای انسانشناسی زیستشناسانه[پرسشهایی درباره ویژگیهای حیات هوشمند]، در برابر این واقعیت که شکلی از حیات دریکی از آنها توسعهیافته، منتسب نماییم. این بسیار شبیه بختآزمایی است. اگر شما در بختآزمایی برنده شدید ممکن است بسیار شادمان شوید، البته فردی برنده خواهد شد، اما نه اینکه کسی او را انتخاب کرده باشد بلکه فقط بهتصادف. فقط به خاطر آنکه وقتی یک عالم دارای قوانین و پارامترهای یگانهای است نباید منجر به حیرت فرد گردد که آیا این مجموعه طراحیشده است. —Gordon Kane, “Anthropic Questions,” Phi Kappa Phi Forum, Fall 2002.
۹- اذهان بشری بهطور مصنوعی (همانطور که گفتیم) هرگز ساخته نخواهد شد، زیرا "پژوهشهای هوش مصنوعی بر اساس فیزیک حالت حامد پیشرفته هستند و حالآنکه مغز یک انسان عادی یک سیستم زیستی نیمه مایع است. از این بیشتر نمیشود مطمئن شد که اتومبیلها هرگز نمیتوانند جای اسبها را بگیرند، زیرا آنها از فلز ساختهشدهاند و حالآنکه اسبهای عادی یک سیستم ارگانیک زیستی با پاها و گوشت و استخوان هستند. —Michael D. Rohr, The New York Times, 27 March 1998.
۱۰- ریتوریک [صناعت کلام در انتقال پیام و وضع
استدلال] سیاسی مدرن [رونالد دورکین بحث میکند] "حالا دیگر خیلی
تکراری شده است،" و بهاندازه کافی از آن -مطابق قانون - میتواند نباشد.
"همه دموکراسیهای اروپایی این کار را کردهاند،" مورداحترامترین
فیلسوفان قانون دنیا آن را خاطرنشان کردهاند، "همه اروپائیها متحیرند
که چرا ما نمیکنیم."
اروپائیها همچنین از این متحیرند که ما
بهکرات استحمام میکنیم. این دیگر چه مباحثه بیخودی است؟
—David Tell, “Silencing Free Speech in the Name of
Reform” The Weekly Standard, 25 November 1996
حل:
استدلالی که مورد ابطال منطقی قرارگرفته نتیجه
میگیرد که بعضی از سیاستها باید در آمریکا اتخاذ شود زیرا هر
دموکراسی اروپایی آنها را اتخاذ کرده است؛ و نیز چون اروپائیان متحیرند
که چرا ما انجام نمیدهیم.
آنالوژی باطل کننده میگوید اروپاییان
همچنین متحیرند که چرا ما بهکرات استحمام میکنیم -- و البته آشکار است
که ما عادت حمام رفتن خود را به این دلیل عوض نخواهیم کرد. آنالوژی
باطل کننده در اساس با هدف خود دارای صورت یکسان است و بهاندازه درخور
نیز ریشخند کننده است. البته ضعف این استدلال جای این پرسش را باقی
میگذارد که آیا برای ما مناسب است تا سیاستی را که استدلال پیگیری
میکند اتخاذ کنیم یا نه.
خلاصه فصل ۱۲
این فصل را با تحلیل استقرا آغاز کردیم. در قسمت ۱۱.۱ از تمایز اساسی بین استدلالهای استنتاجی و استدلالهای استقرایی گفتیم. گفتیم که یک استدلال استنتاجی مدعی قطعیت برای نتیجه خود است ولی یک استدلال استقرایی چنین ادعایی ندارد. توضیح دادیم اصطلاحات اعتبار و بیاعتباری در مورد استدلالهای استقرایی که نتایج آنها فقط میتواند درجهای از احتمال درستی داشته باشد کارزدنی نیست.
در قسمت ۱۱.۲ استدلال بوسیله همسنجی را توضیح دادیم. یک همسنجی (آنالوجی) یک مانستگی یا مقایسه (قیاس) است، که در آن یک یا چند جنبه در دو یا چند موجودیت (هستومند) مشابهاند، را سنجیده. استدلال همسنجانه استدلالی است که مقدمات آن شباهت دو یا چند موجودیت را از یک یا چند جنبه نمایان میسازد و نتیجه آن این است که آن موجودیتها در جنبههای دیگر مشابه هستند. نتیجه آن، مانند هر برهان استقرایی، احتمالی نیست.
در بخش ۱۱.۳ شش معیار در تعیین اینکه آیا مقدمات یک استدلال همسنجی نتیجه آن را کمتر محتمل یا بیشتر محتمل میسازد را ارایه و توضیح دادیم. این معیارها عبارتند از:
۱. تعداد موجودیتها که گفته شده همسنجی بین آنها انجام میشود.
۲.
گوناگونی، یا درجه ناهمگونی، در میان آن موجودیتها یا موردها که صرفاً در مقدمات
آمدهاند.
۳. تعداد جنبههایی که گفته شده موجودیتهای درگیر در آن
جنبهها مشابه هستند.
۴. ربط
جنبهها گفته شده در مقدمات با جنبههای بیشتر آمده در نتیجه.
۵. تعداد و اهمیت
ناهمگونی بین موردهای آمده صرفاً در مقدمات و موردهای گفته شده در نتیجه.
۶. فروتنی (یا
برجستگی) نتیجه نسبت به مقدمات.
در بخش ۱۱.۴ ما وازنش (ردیه) بوسیله همسنجی منطقی را توضیح دادیم. برای نشان دادن اینکه یک استدلال (اعم از استقرایی یا استنتاجی) خطا است، یک روش کارآمد ارائه استدلال دیگری است که آشکارا خطا است ولی صورت آن با استدلال مورد حمله یکسان باشد.