قیاس پوشیده (مضمر)
قیاس در سخن
درآمد به منطق فصل ۸ قسمت ۵
در قسمت قبل روش " کاهش یکنوخت" را برای کاستن حدهای قیاس به سه حد و برگردان قیاس به صورت استاندارد به میان آوردیم. برخی استدلال (در اینجا منظور قیاس) موسوم به پوشیده (مضمر) گونهای بیان میشوند که برخی گزاره آن نگفته باقیمانده و انتظار است دانسته باشد یا فهمیده شوند. این قسمت به اینگونه قیاس و روش برگردان آن به صورت استاندارد میپردازد.
۸.۵ قیاس پوشیده (مضمر)
قیاس پوشیده
قیاس ضمیر
قیاس مضمر
قیاس اضماری
Enthymeme
یک استدلال که ناتمام بیانشده و بخش نگفته آن مفروض انگاشته شده. یک قیاس پوشیده بسته به آنکه گزاره نگفته مقدمه مِهین، مقدمه کِهین یا نتیجه قیاس باشد ممکن است رتبه اول، رتبه دوم یا رتبه سوم باشد.
قیاس پوشیده مرتبه اول
First-order Enthymeme
یک قیاس پوشیده بیانشده که در آن، گزاره مفروض ولی گفته نشده مقدمه مِهین است.
قیاس پوشیده مرتبه دوم
Second order Enthymeme
یک قیاس پوشیده بیانشده که در آن، گزاره مفروض ولی گفته نشده مقدمه کِهین است.
قیاس پوشیده مرتبه سوم
Third order Enthymeme
یک قیاس پوشیده بیانشده که در آن، گزاره مفروض ولی گفته نشده نتیجه قیاس است.
حضور استدلالهای قیاسی در گفتار و نوشتار امری رایج است، ولی چنین نیست که همیشه مقدمات یا نتیجه آنها بهصورت صریح بیان شده باشند. بیشتر وقتها بخشی از استدلال بیان و بقیه آن "فهمیده" میشود. بنابراین ممکن است فردی برای تائید اینکه "جونز یک شهروند (آمریکا) است" فقط مقدمه "جونز بومزاده امریکاست" را بگوید. همانطور که گفته شد این استدلال ناتمام است، ولی مقدمه دیگر آنکه ذکر نشده است بندی از قانون اساسی امریکاست. اگر قرار بود مقدمه گفتهنشده گفته شود، استدلال کامل بهصورت زیر بود:
همه بوم زادگان (در آمریکا) شهروند هستند.
جونز یک بوم زاده امریکا است.
بنابراین جونز یک شهروند است.
این استدلال یک قیاس حملی در شکل AAA-۱ (باربارا) و معتبر نیز هست. استدلالی که بهطور کامل بیان نمیشود و بخشی از آن "فهمیده" شده یا فقط "در ذهن" است، یک قیاس پوشیده (نیز: قیاس مضمر/ قیاس اضماری/ قیاس ضمیر) نام دارد. ویژگی خاص یک استدلال ارائهشده ناتمام، در "فهمیدهشدگی" یا "در ذهن بودگی" (Enthymematic) آن است.
در مباحثات روزانه، و حتی در علوم، بسیاری از استنباطها بگونه پوشیده بیان میشوند. فهم علت این کار آسان است. بسیاری از گزارهها را با توجه به معلومات عمومی میتوان دانسته فرض کرد، بسیاری از گویندگان و نویسندگان خود را از زحمت تکرار آنها رهانده، و همچنین از تکرار گزارههای بدیهی شمردهشده که شنوندگان و خوانندگان میتوانند، و از آنان نیز انتظار است، بهآسانی دریابند پرهیز گردیده. بعلاوه، غیرمعمول نیست یک استدلال دارای توان اقناعی بیشتر شود اگر بجای ارائه همه جزئیات آن با صراحت، جنبههای صناعت سخن(ریتوریک) در آن از طریق پوشیده گفتن حاصل گردد. همانگونه که ارسطو در ریتوریکا نوشت: "سخن استوار بر نهفتگی به رونق هلهله شوق میافزاید."
استدلال پوشیده ازآنجاکه کامل نیست، هنگام آزمون اعتبار باید قسمتهای ناگفتهیِ آن را در نظر گرفت. وقتی یک مقدمه لازم حضور ندارد، استنتاج نامعتبر از کار درخواهد آمد. اما جایی که این مقدمه ناگفته در دسترس است، بیطرفی حکم میکند که هنگام ارزیابی، آن بخش [ناگفته] به استدلال ضمیمه شود. در این مواقع فرض بر این است که در ذهن صاحب استدلال چیزی بیشتر ازآنچه صریح بیان کرده، حضورداشته. در بیشتر مواقع، دریافتن مقدمه ضمنی که گوینده (یا نویسنده) قصد آن داشته، مشکل نخواهد بود. در یکی از داستانهای شرلوک هلمز "ماجراهای نقرهای درخشان" وقتی وی به شرح حل معما میپردازد، استدلالی را پیکربندی و ارائه میکند که در آن، یک مقدمه ضروری ناگفته باقیمانده، که البته آشکارا مفروض گرفتهشده است:
یک سگ در اسطبل نگهداشته میشد، بااینوجود، کسی آنجا رفته و یک اسب را نیز همراه برده، بدون آنکه سگ پارس کرده باشد، . . . روشن است که سگ آن فرد را بهخوبی میشناخته.
همه بهخوبی میفهمیم که فرض ضمنی در قیاس پوشیده بالا عبارت است از: اگر فرد واردشده به اسطبل غریبه بود، سگ پارس میکرد. در اینجا به نویسنده، یعنی کانون دایل، حق میدهیم که در استدلال هلمز این مقدمه بهعنوان بخشی از آن در نظر گرفته شود.
یک اصل کلیدی در پوشیده گذاشتن یک مقدمه آن است که گوینده بتواند با اطمینان فرض نماید که شنوندگان وی این مقدمه را میپذیرند. بنابراین بیخردانه است که خواسته شود خود نتیجه هم بهعنوان یک مقدمه ناگفته در نظر گرفته شود، زیرا در چنین حالتی اگر بحث کننده چنین انتظار داشته تا شنوندگان این گزاره را بهعنوان یک مقدمه و بدون برهان پذیرا شوند، آنگاه ارائه کردن آن، بهعنوان نتیجه یک استدلال، مهمل است.
هر استدلالی میتواند پوشیده بیان شود، اما آن استدلالهای پوشیده که بیشتر از همه موردبررسی قرارگرفته، استدلالهای قیاسی هستند که ناتمام بیان میشوند. ما در بقیه این قسمت توجه خود را به آنها محدود و کار را پی میگیریم. بهطور سنتی استدلالهای نهفته، با توجه به آن بخش از قیاس که ناگفته باقیمانده، به رتبههای مختلف تقسیمشدهاند. یک قیاس پوشیده مرتبه اول قیاسی است که مقدمه مِهین در آن پوشیده باشد. مثال قبل از مرتبه اول بود. یک قیاس پوشیده مرتبه دوم قیاسی است که در آن فقط مقدمه مِهین و نتیجه حضورداشته و مقدمه مِهین پوشیده باشد. مثالی از این رده عبارت است از:
همه فارغالتحصیلان آموزش عالی با قوانین جدید کار مخالفاند، بنابراین همه مهندسان نیز با آنها مخالفاند.
در اینجا مقدمه کِهین "همه مهندسان فارغالتحصیل آموزش عالی هستند" بهآسانی ارائهپذیر و آشکارا گزاره درست است. یک قیاس پوشیده مرتبه سوم قیاسی است که هردو مقدمه در آن حاضر ولی نتیجه غایب باشد. یک مثال از این نوع از قرار زیر است:
تصورات ما از تجربیات ما فراتر نمیرود. ما هیچ تجربهای از صفات و اعمال الوهیت نداریم: نیاز نیست من قیاس خود را به فرجام آورم: خود میتوانید. —دیوید هیوم Dialogue Concerning Natural Religion, Pt. 2 -1779
آزمون اعتبار قیاس پوشیده دارای دو مرحله است: در قدم اول بخشهای حذفشده آماده، و در قدم دوم قیاس بهدستآمده برآورد میگردد. برای پیکربندی گزارههای پوشیده، ممکن است نیازمند به وارسی زمینه متن، و همینطور نیازمند به فهم مقصود گوینده گردیم. به استدلال بعدی توجه نمایید:
هیچ مسیحی حقیقی مغرور نیست، اما بعضی کلیساروها مغرور هستند.
در اینجا نتیجه است که ناگفته باقیمانده، بنابراین این، یک قیاس پوشیده مرتبه سوم است. اما نتیجه موردنظر چه است؟ اگر گوینده قصد دارد بگوید: "بعضی از کلیساروها مسیحی واقعی نیستند،" استدلال معتبر است (فستینو، EIO-۲) اما اگر گوینده میخواهد ثابت کند که "بعضی مسیحیان حقیقی کلیسارو نیستند"، این استدلال پوشیده نامعتبر است (۲-IEO) زیرا در این حالت مغالطه خلاف حد مهین ارتکاب یافته است.
معمولاً، وقتی زمینه متن چند چندمعنا نیست، نشان میدهد که مقدمات گفتهنشده چه خواهند بود. برای مثال، عقیده یک دادگاه عالی در انتقاد از بررسی خلافهای درون ایالتی از انگیزههای جنسیتی (قانون خشونت علیه زنان)، که مطابق با قانون اساسی نبود اینگونه بیانشده بود:
جرمهای خشونتورز درونایالتی با انگیزه جنسیتی، با هر برداشتی از عبارت، رفتار اقتصادی نیستند. . . . از دیرزمان حالتهای درونایالتی موردبررسی در دادگاه ویژه، رفتارهایی بوده که در طبیعت خود دارای جنبه اقتصادی هستند. —U.S v. Morrison, 529, U.S. 598-2000
گزارهای که در این استدلال پوشیده است ولی از آن با اطمینان فهمیده میشود، این نتیجه است که: جرمهای خشونتورز درونایالتی باانگیزه جنسیتی در دادگاه ویژه بررسی نمیشود. برای آزمون این یک استدلال پوشیده رتبه سوم، آن را به قسمی پیکربندی کرده تا مقدمات و نتیجه(ضمنی) آن به صورت استاندارد درآیند. مقدمه مِهین (مقدمی که در آن محمول نتیجه بهکاررفته) در اول آمده و ضرب و شکل قیاس در پایان بیان گردیده است:
مقدمه مهین:
همه حالتهایی که میتوانند در دادگاه ویژه بررسی شوند فعالیتهای اقتصادی هستند.
مقدمه کهین:
هیچ جرم درونایالتی باانگیزه جنسیتی فعالیت اقتصادی نیست.
نتیجه (بیاننشده اما از زمینه متن به آن پی برده میشود):
هیچ جرم خشونتورز درونایالتی با انگیزه جنسیتی حالتی قابلبررسی در دادگاه ویژه نیست.
ضرب این قیاس AEE و در شکل دوم است، زیرا محمول هردو مقدمه حد وسط است. بنابراین نام قیاس کامسترس یک قیاس معتبر است.
در بعضی حالتها در استدلالهای پوشیده رتبه سوم، بدون در نظر گرفتن زمینه متن، میتوان تشخیص داد که استدلال نامعتبر است. برای مثال، وقتی هردو مقدمه سلبی هستند، یا هردو مقدمه جزئی هستند، یا وقتی حد مشترک آنها توزیعشده نیست. در این حالات هیچ نتیجه قیاسی به گونه معتبر در پی نخواهد آمد، و بنابراین استدلال پوشیده بدون توجه به زمینه متن نامعتبر خواهد بود.
وقتی در یک استدلال یکی از مقدمات ناگفته است، ممکن است بتوان آن را فقط با جایگذاری یک مقدمه بسیار نامحتمل (سخت باور/ شاذ) معتبر ساخت— و البته این خود یک انتقاد بجا بر یک استدلال پوشیده خواهد بود. انتقاد سختتر وقتی است که بتوان نشان داد هیچ مقدمه اضافی، اگرچه نامحتمل، نمیتواند استدلال پوشیده را به یک قیاس حملی معتبر برگردان نماید.
تفاوت بین قیاس پوشیده و قیاس معمولی در سرشت صناعت کلامی(ریتوریک) آن است. برای بررسی استدلالهای پوشیده نیاز به معرفی اصول منطقی جدید نیست، و در سرانجام برای آنها نیز باید همان روشهای آزمون قیاسهای حملی با صورت استاندارد را بکار برد.
تمرین
برای هریک از استدلالهای پوشیده در پی آمده، مراحل زیر را انجام دهید:
(آ)- مقدمه یا نتیجه محتمل را در صورت صراحت نداشتن ولی قابلفهم بودن پیکربندی نمایید.
(ب)- با ضمیمه کردن مقدمه جاافتاده یا نتیجه موردنیاز برای اعتبار استدلال، آن را کامل و به صورت استاندارد بنویسید. در صورت امکان و نیاز از پارامتر استفاده نمایید.
(ج)- رتبه نهفتگی را نام ببرید.
(د)- چنانچه استدلال، حتی با اضافه کردن مقدمه میبرده شده به آن معتبر نیست، مغالطه ارتکاب یافته را نام ببرید.
۱. حیوانات ژن پیوند(Transgenic) آدمساخته هستند، بنابراین میتوانند حقامتیاز داشته باشند. __Alan E. Smith, cited in Genetic Engineering(san Diego, CA: Greenhaven Press,1990)
حل:
آ. | مقدمه قابلفهم ولی گفته نشده چنین است: هر آنچه آدم-ساخته است حق ویژهپذیر هست. |
ب. | برگردان به صورت استاندارد: همه آدم-ساختهها حق ویژه پذیر هستند. همه حیوانات ژن پیوند آدم-ساخته هستند. بنابراین همه حیوانات ژن پیوندی حق ویژه پذیر هستند. |
ج. | قیاس پوشیده مرتبه اول: زیرا مقدمه قابلفهم که دانسته شده فرض شده مقدمه مهین قیاس کامل شده است. |
د. | این، یک قیاس معتبر، باربارا بهصورت AAA-۱ است. |
۲. همه هستی روح فناناپذیر است، زیرا چیزی که همیشه در جنبش است، فناناپذیر است. ــافلاطون، Phaedrus 3.
۳. آبراهام بیم . . . که برای شهردار شدن مبارزه میکند— طبق آنچه اخیراً شنیدهشده، ظاهراً بیشتر ازآنچه که ممکن است بخواهد طعنه زننده شده— شعار داده "اگر شما تعهد را نشناسید شغل خود را نیز نخواهید شناخت— و آبراهام تعهد را میشناسد." — The New Yorker, 26, August 1975
۴. گرچه این کتابها مدعی آموزش جهانی به سمت موفقیت و ثروت هستندــ یک مدرک است که چیز دیگری میگوید. در شش سالی که من دریک شهر و مدارس اطراف آن تدریس میکردم، حتی یکی از این کتابها دزدیده نشد. —W. Ron Jones, Changing Education, Winter 1974
۵. شما هرگز احترام خود را به مردی که رقیبی بدخواه شما است از دست ندهید، از کسی که به او احترام میگذارید، هرگز متنفر نخواهید شد. —قهرمان تنیس سال 2000 امریکا
حل:
آ. | نتیجه گفته نشده: آن افراد که رقیب بدخواه شمایند موردتنفر شما نخواهند بود. |
ب. | برگردان به صورت استاندارد: همه کسانی که مورداحترام شمایند کسانی که مورد نفرت شما نیستند هستند. همه کسانی که رقیب بدخواه شمایند کسانی که مورداحترام شمایند هستند. بنابراین همه کسانی که رقیب بدخواه شمایند کسانی که مورد نفرت شما نیستند هستند. |
ج. | قیاس پوشیده مرتبه سوم |
د. | معتبر، باربارا AAA-۱. |
۶. درواقع مرد هم مثل زن، جسمانی است، و بنابراین منفعل، بازیچه نوع و هورمونهای خود، طعمه بیقرار تمایلات خود. سیمون دوبوار- جنس دوم
۷. . . . من یک ایدئالیست هستم، چون اعتقاددارم آنچه وجود دارد غیرمادی است. —John McTaggart Ellis McTaggart, Philosophy Call Studies, 1922.
۸. چرا نشود یک انسانوار بینقص و کامل باشد؟ چرا نتوان گفت خدا یا خدایان بدن دارند، چشم، بینی، دهان، گوش و مثل آنها؟ اپیکور مدعی بود هیچ بشری هرگز دلیلی نیافته مگر به هیئت انسانی؛ بنابراین خدایان باید هیئت انسانی داشته باشند. چیزی که سیسرون بهدرستی آن را مضحکه میکرد اکنون مطابق آنچه شما میگویید استوار و فیلسوفانه است. —ـدیوید هیوم، Dialogue Concerning Natural Religion, Part V
۹. اما، مطابق با این متن، مناسبت قانونی کتاب منچستر در این دادگاه محرز است، بنابراین موضوع مناسبی برای مباحثه نیست. __ Arnold L. Fain, "The Legal Write to Privacy, 1967
۱۰. این احتمال وجود ندارد که دروغها، تحریفها، و حذفیات در کتاب رئیسجمهور کارتر نتیجه جهل باشد. بنابراین آنها باید حاصل بدخواهی باشد. —Facts and Logic about the Middle East, www.factsandlogic.org (2007)
حل:
آ. | نتیجه گفته نشده: همه دروغها، تحریفها، و حذفیات در کتاب کارتر دروغها، تحریفها، و حذفیاتی نتیجه بدخواهی هستند. |
ب. | برگردان به صورت استاندارد: همه دروغها، تحریفها، و حذفیات که نتیجه جهل نیستند دروغها، تحریفها، و حذفیاتِ نتیجه بدخواهی هستند. همه دروغها، تحریفها، و حذفیات در کتاب کارتر دروغها، تحریفها، و حذفیات که نتیجه جهل نیستند هستند. بنابراین همه دروغها، تحریفها، و حذفیات در کتاب کارتر دروغها، تحریفها، و حذفیاتِ نتیجه بدخواهی هستند. |
ج. | قیاس پوشیده مرتبه سوم |
د. |
۱۱. من عقیده ندارم که به معنای فلسفی آن بتوانیم هرگز دارای هرگونه آزادی باشیم، زیرا ما نهتنها تحت اجبارهای بیرونی عمل کرده که همچنین بهوسیله ضرورتهای درونی – آلبرت انیشتین
۱۲. هیچ استدلال پوشیده کامل نیست، بنابراین این استدلال هم کامل نیست.
۱۳. کشورهای کوچک تمایل دارند تاریخ را مخصوصاً خوب به یاد بیاورند، چراکه در بیشتر مواقع دشوار برای آنها حاصل آمده است. __Mrarc Falcoff, "Simper Fidel," The new Republic, 3, July 1989
۱۴. باید همین تازگی باران آمده باشد، چون ماهیها گاز نمیگیرند.
۱۵. گرایش بشر به بالا بردن نرخ رشد خود بیشتر از مقدورات خود است؛ درنتیجه گاهی دستخوش تلاش سخت برای هستی خود میگردد. __Charles Darwin, The Descent of Man, 1871.
حل:
آ. | مقدمه گفته نشده: گونههایی که گرایش به بالا بردن نرخ رشد خود بیشتر از مقدورات خوددارند گاهی دستخوش تلاش سخت برای هستی خود میگردند. |
ب. | برگردان به صورت استاندارد: همه گونههایی که گرایش به بالا بردن نرخ رشد خود بیشتر از مقدورات خود دارند گونهای که گاهی دستخوش تلاش سخت برای هستی خود میگردند هستند. بشر گونهی که گرایش به بالا بردن نرخ رشد خود بیشتر از مقدورات خود دارد است . بنابراین بشر گونهای که گاهی دستخوش تلاش سخت برای هستی خود میگردد است. |
ج. | قیاس پوشیده مرتبه اول |
د. |
۱۶. کاسیون ظاهری تکیده و گرسنه دارد . . . اینچنین مردها بسی خطرناکاند. ــ ویلیام شکسپیر – ژولیوس سزار
۱۷. کسی که گذشته را کنترل میکند، آینده را کنترل میکند. کسی که حال را کنترل میکند، به کنترل گذشته مشغول است. –جرج اورول – 1984
۱۸. چگونه او دیهیم شاهی نخواست. او هرگز فزونخواه نبود. ــویلیام شکسپیر- ژولیوس سزار
۱۹. هر خواننده که این استدلال را کامل کند دانشجوی خوبی است، زیرا بسیار سخت است.
۲۰. بهرهوری مطلوب است، زیرا موجب بهتر شدن شرایط برای اکثریت گستردهای از مردم میگردد. __Stephan Miller, "Adam Smith and The Commercial Republic, "The Public Interest, Fall 1980.
حل:
آ. | مقدمه گفته نشده: همه آنچه شرایط اکثریت گستردهای از مردم را بهتر میکند مطلوب است. |
ب. | برگردان به صورت استاندارد: همه چیزهایی که شرایط اکثریت گستردهای از مردم را بهتر میکنند مطلوب است. همه بهرهوریها چیزهایی که شرایط اکثریت گستردهای از مردم را بهتر میکنند هستند. بنابراین همه بهرهوریها مطلوب هستند. |
ج. | قیاس پوشیده مرتبه اول |
د. |
۲۱. او فرزند خود را میفهمد، بنابراین باید پدر خردمندی باشد.
۲۲. بهسختی میتوان انکار کرد مالیاتی که بهطور مشخص برای این امکانات جدید برقرار کردهاند، خلاف قانون اساسی است. بعلاوه مالیات اخذ پروانه که توسط همین بخشنامه برقرار گردیده در اصل برهمان پایه است. __Justice William O. Douglas, For the Court, Murdock v. Commonwealth of Pennsyluania, 319 U.S 105, 1943.
۲۳. معنای آزادی مسئولیتپذیری است. به همین دلیل است که اکثر مردان از آن میترسند. ــجرج برناردشاو Marxism for Revolutionists, 1903.
۲۴. فقط یک برهان شارح میتواند شمارا وادار کند از نظریه خلقت دستبردارید، اما چنین برهانی در طبیعت وجود ندارد. __Moses Maimonides, The Guide for the Perplexed, 1180
۲۵. آنکس که میگوید همهچیزها بهضرورت میآیند تا بروند نمیتواند کسی را نقد کند که انکار میکند همهچیزها بهضرورت میآیند، زیرا همین را هم بهعنوان یک رویداد ضروری پذیرفته است. __Epicurus, Fragment XL, Vatican Collection
حل:
آ. | مقدمه گفته نشده: انسانی که میگوید همهچیزها بهوسیله ضرورت میآیند تا بروند نمیتواند نقاد کسانی باشند که از پیش خود آنچه را بهضرورت انجام میدهند که انجام میدهند. |
ب. | برگردان به صورت استاندارد: همه کسانی که نمیتوانند نقاد کسانی باشند که از پیش خود آنچه را بهضرورت انجام میدهند که انجام میدهند کسانی که نمیتوانند بهوسیله کسی که میگوید همه جیزها بهضرورت میآیند تا بروند نقد شوند هستند . همه کسانی که انکار میکنند همهچیزها بهضرورت میآیند تا بروند. کسانی که نمیتوانند نقاد کسانی باشند که از پیش خود آنچه را بهضرورت انجام میدهند که انجام میدهند هستند. بنابراین همه کسانی که انکار میکنند همهچیزها بهضرورت میآیند تا بروند کسانی که نمیتوانند بهوسیله کسی که میگوید همه جیزها به ضرورت میآیند تا بروند نقد شوند هستند . |
ج. | قیاس پوشیده مرتبه اول |
د. |
۲۶. احتمالاً درست هست که کوچکترین سلاح مخرب هستهای خطرناکترین است، زیرا باعث خواهد شد جنگ هستهای آسانتر شروع شود. ___Freeman Dyson, "Reflections: weapons and Hope," The new Yorker, 6 February 1984
۲۷. همیشه میتوان بیشتر ازآنچه شخص دارد وانمود به داشتن انگیزه و توانایی نمود، یا بیشتر از تداوم حقیقی و سطح آن وانمود به تداوم انگیزه و سطح توانمندی آنها نمود. چنانچه میسر نباشد این وانمود سازیها را انجام داد و نیز میسر نباشد آنها را به کاربست، آنگاه تئاتر نمیتوانست وجود داشته باشد. __گیلبرت رایت، The Concept of Mind, 1949.
۲۸. آگهیها یک نقش اساسی را در همه جوامع عهدهدار هستند، زیرا کمک میکنند تا خریداران و فروشندگان را یکجا به کنار هم آورند. __Burton M, Leiser, Liberty, Justice, and morals, 1986
۲۹. منطق از امهات ژرف بشراست، زیرا ریشه در تجربه دارد و با آزمون بکار میرود. __جان دیویی -- Reconstruction in Philosophy, 1920
۳۰. نمایشنامه Iphigeneia at Aulis (دختر آگامنون از اساطیر یونان در جنگ تروآی که خود را فدا میکند تا یونان پیروز شود) یک تراژدی است، زیرا در آن نمایش داده میشود که چگونه ویژگی بیقراری همیشگی بشر برای تحسین شدن با حوادث زمانه جمع شده و جنگهایی را به بار میآورد که هیچکس در حقیقت خانه ذهن خود آنها را نمیطلبد و بهتمامی برای هر فردی فاجعهآمیزی هستند. __ Euripides, Introduction to Iphigenia at Aulis by George E. Dimock, Jr., 1992.
۳۱. . . . قانون صراحتاً مجوز خودکشی نداده، و آنچه صریحاً اجازه داده نشده ممنوع است. ارسطو اخلاق نیکو ماخوس