نظریه استنتاج

گزاره‌های حملی (منطق قیاسی)

درآمد به منطق فصل ۶ قسمت ۱

در فصل‌های قبل دل‌مشغولی ما عمدتاً بررسی زبان که استدلال در آن پیکربندی می‌شود بود. اکنون به تحلیل ساختار استدلال‌ها برمی‌گردیم و در این فصل به بررسی و توضیح روابط موجود بین مقدمات و نتیجه آن‌ها در استدلال می‌پردازیم. این قسمت نگاه دوباره و نزدیک‌تر به منطق و استدلال استنتاجی دارد.

آبشار اثر گرافیست هلندی Escher- نظریه استنتاج در منطق
کوشک اثر گرافیست هلندی Escher
این طرح از اشر (گرافیست مشهور هلندی)، موسوم به کوشک، ساختی را مجسم می‌کند که در آن رابطه‌های بین قاعده، میان و بالای آن واقعی نیستند؛ چنین به نظر می‌رسد که ستون‌های کوشک قسمت‌های آن را به هم وصل کرده‌باشند، اما وقتی از نزدیک وارسی شوند درمی‌یابیم که این اتصال‌ها با عقل جور نمی‌آیند. به نظر می‌آید که ستون ایستاده بر نرده عقب قسمت جلوی طبقه بالاتر را نگه‌داشته است. و دو ستون واقع در جلوی نردبان ایستاده بر نرده‌ها قسمت عقب بالای ساختمان را نگاه داشته‌اند. چنین ساختی نمی‌تواند هرگز برپا باشد.

۱.۶ نظریه استنتاج

وقتی می‌توان اطمینان یافت یک زنجیر استوار است که حلقه‌های آن از ماده خوب باشد و نیز دو حلقه مجاور، یعنی آنکه مقدم است و آنکه در پی است، را به پیونداند؛ به همین شیوه وقتی می‌توانیم به صحت یک استدلال مطمئن باشیم اگر ماده آن خوب، یعنی هیچ چیز شک‌آمیز در آن نباشد و نیز صورت آن دارای ویژگی پیوند همیشگی درستی‌ها باشد، آنگونه که به رخنه‌ای مجوز ندهد. __ گوتفرید ویلهم لایب‌نیتس

منطق کلاسیک(قدیم)

.

منطق ارسطویی

.

منطق قیاسی

.

Classical logic (old)

.

Aristotelian logic

.

شرح سنتی دلیل‌آوری قیاسی که در آن تعبیر خاصی از گزاره‌های حملی پیش‌فرض است.

.

منطق نمادین جدید

.

منطق کلاسیک جدید

.

Modern symbolic logic

.

Modern classic logic

.

شرح استدلال استنتاجی، که حاصل قرن نوزدهم و بیستم است و امروزه این منطق پذیرفته شده است. منطق جدید از بسیاری جنبه‌های مهم با منطق سنتی متفاوت است، و افزون برآن بطور جامع‌تر صورت‌های استدلال معتبر را در بر می‌گیرد.

.

این قسمت به استدلال استنتاجی اختصاص یافته. یک استدلال استنتاجی مدعی است مقدمات آن به گونه‌ قطعی زمینه‌ درستی نتیجه آن هستند. چنانچه این ادعا درست باشد یعنی در یک استدلال مقدمات آن تعیین‌کننده درستی نتیجه به‌ضرورت باشند، آنگاه این استدلال استنتاجی معتبر است. هر استدلال استنتاجی یا از عهده آنچه مدعی است برمی‌آید و یا نه. بنابراین هر استدلال استنتاجی معتبر و یا نامعتبر است. اگر معتبر باشد آنگاه امکان نخواهد داشت مقدمات آن بدون درستی نتیجه درست باشند.

آماجگاه نظریه استنتاج بازنمود روابط بین مقدمات و نتیجه در استدلال‌های معتبر و نیز ارائه روش برای ارزیابی استدلال استنتاجی، یعنی تمیز استنتاج معتبر از نامعتبر، است. برای نیل بدین هدف دو نظریه بزرگ گسترش یافته. اولی، که آغازگر آن ارسطو فیلسوف بزرگ یونانی است، به منطق کلاسیک (قدیم) یا (منطق ارسطویی - منطق حدود) موسوم است. دومی که منطق جدید یا منطق نمادین جدید نام دارد، به‌طور عمده طی قرن‌های نوزدهم و بیستم میلادی گسترش یافته. منطق کلاسیک (قدیم) موضوع این فصل و دو فصل بعدی و منطق جدید جدید موضوع فصل‌های ۹ و ۱۰و ۱۱ خواهد بود.

ارسطو ( ۳۲۹-۳۴۸ ق.م) از نام‌های شماره یک متفکران دوران جهان باستان است. او بعد از بیست سال تحصیل در آکادمی افلاطون معلم سرخانه اسکندر کبیر گردید. وی بعدها مدرسه خود را بنام لِی‌‌سی‌ام (Lyceum / Λύκειο) تأسیس کرد و در آنجا بود که تقریباً در تمام میدان‌های علم بشری به‌ فراوانی سخن‌مند گردید. درس گفتارهای فراوان وی درباره استدلال پس از مرگ وی در مجموعه‌ای بنام اورگانون گردآوری شد. اورگانون در لغت به معنی ابزار است، ابزار بنیادین دانش.

واژه‌یِ منطق به معنی اخیر تا قرن دوم میلادی رایج نبود. برای زمانی طولانی، آنچه از محتوای منطق فهمیده می‌شد همان چیزهایی بود که در اورگانون ارسطو آمده بود. [منطق رواقی را نیز در پیوست ۱ فصل ۹ ببینید. افزوده توسط برگرداننده.] منطق ارسطویی بیان تحلیل عقلی (منطقی) برای صدها سال بوده است. در طی این قرون، منطق ارسطویی بسیار موشکافی و پالایش شده: نمادسازی آن بسیار بهتر گردیده، اصول آن به‌دقت پیکربندی (فرموله) گشته، و ساخت آمیختگی آن کامل گردیده. این دستگاه بزرگ منطق کلاسیک (قدیم) که در این فصل و دو فصل بعدی بمیان آورده خواهد شد، همچون ابزار توانمند اندیشگی، به همان زیبایی که آن را رخنه‌گر ساخته، ماندگار خواهد بود.

توجه: