نیاز به سور گذاری
منطق محمولات
درآمد به منطق فصل ۱۱ قسمت ۱
فصلهای ۹ و ۱۰ به تمامی منطق گزارهها از آن جهت که صرفاً گزاره هستند بود. اما، زبان منطق گزارهای توان بیان ساختار منطقی داخلی گزاره را ندارد. تحلیل آن استدلالها که اعتبار آنان وابسته بدین ساختار است با منطق محمولات میسر است. این فصل پیگیر توانمندسازی زبان گزارهای است تا توانا به بیان ساختار منطقی داخلی گزاره به اندازه مقدور باشد. این قسمت مقدمهای است به اینکه «سور» چیست و نیز یادآور منطقی بزرگ گوتلوب فرگه.
۱.۱۱ نیاز به سور گذاری
منطق سورها
نظریه تسویر
سور گذاری
Quantifi-cation Theory
روشی برای توصیف و نمادین کردن گزارههای غیرمرکب بوسیله ارجاع به ساختار منطقی داخلی آنها.
تعداد زیادی استدلال استنتاجی هست که اعتبار آنها را نمیتوان با کارزدن روشهای دو فصل قبل آزمود و لذا باید ابزارهای تحلیلی خود را بیشتر گسترش دهیم. اینکار را با سور [سور گذاری]، که ازجمله پیشرفتهای قرن بیستمی است، به انجام میرسانیم.
(فرهنگ معین: سور. دیوارِ گرد شهر، دیوار، نرده؛)
(فرهنگ دهخدا: تسویر. [ ت َ س ْ ] ... دیوار برآوردن بر گرد شهر؛)
اعتبار این پیشرفت و گسترش آن بطور عمده منتسب به گوتلوب فرگه (۱۸۴۸-۱۹۵۴) منطق دان بزرگ آلمانی و بنیانگذار منطق جدید است. کشف وی در رابطه با سورها را ژرفتترین پیشرفت تکنیکی منطقی خواندهاند.
برای درک اینکه چگونه سور گذاری به توان تحلیل منطقی میافزاید، ابتدا باید محدودیت روشهای گفته شده تاکنون را بشناسیم. فصلهای قبل نشان دادند که میتوان استدلالهای استنتاجی را بطور کارآمد آزمود - ولی این استنتاجها از یک سنخ خاص بودند. یعنی آنهایی که اعتبارشان بهتمامی وابسته به روشهایی بود که در آنها گزارههای ساده بطور تابع-ارزش در گزارههای مرکب ترکیب شده بودند. [و در این صورت] با کاربستن صورتهای استدلالی معتبر مقدماتی و قاعده جایگزینی، استنتاجهایی را استخراج میکردیم که امکان جداسازی استدلالهای معتبر از نامعتبر این سنخها را مهیا میساختند. این چیزی بود که بارها آن را انجام دادیم.
وقتی با استدلالهایی مواجه شویم که گزارههای آنها مرکب نیستند، دیگر آن تکنیکها پذیرفتنی نیست؛ یعنی آنها قادر نیستند به عناصر اصلی روند استدلال دست یابند. برای مثال، به استدلال تاریخی زیر توجه کنید:
(م۱): همه انسانها فانی هستند.
(م۲): سقراط انسان است.
بنابرابن، سقراط فانی است.➥
استدلال بالا آشکارا معتبر است. با کارزدن روشهایی که قبلا معرفی شدند فقط میتوانیم آنرا به شیوه زیر نمادین کنیم:
(P۱): A
(P۱): H
∴ M
و براساس این تحلیل بنظر میآید که نامعتبر هم باشد. چه خطایی در این میانه رخ داده است؟ مسئله برخاسته از این واقعیت است که اعتبار این استدلال آشکارا معتبر وابسته به ساختار منطقی درونی↝ مقدماتش است و این ساختار منطقی نمیتواند توسط سیستم نمادگذاری عبارتهای گزارهای که تاکنون گستراندهایم آشکار شوند. این نمادگذاری بالا با سادگی بیش از اندازه و غیرمؤثر خود بهترین چیزی است که میتوانیم بدون سورها انجام دهیم. علت آن است که گزارههای این استدلال معتبر مرکب نیستند و تکنیکهای معرفیشده تاکنون، که برای کار با عبارتهای گزارهای مرکب شکل دادهشده بودند، نمیتوانند برای بررسی گزارههای غیرمرکب پذیرفتنی بکار روند. نیاز به روشی داریم تا بتوان با آن گزارههای غیرمرکب را نیز بیان و آنها را نمادین سازیم، بگونهای که ساختار منطقی داخلی آنها آشکار گردد. منطق سورها چنین روشی را فراهم میسازد.
سور گذاری ما را به تعبیر مقدمات گزاره غیرمرکب بعنوان گزارههای مرکب بدون فقدان در معنی قادر میسازد. با این تعبیر میتوانیم همه صورتهای استدلالی مقدماتی و همینطور قواعد استنتاج را (همانگونه که با عبارتهای گزارهای مرکب انجام میدادیم) برای استخراج استنتاجات و اثبات اعتبار یا بیاعتباری بکار گیریم و وقتی به نتیجه مرکب رسیدیم (مجدداً با کارگیری منطق سورها) به صورت غیرمرکب، که با آن آغاز کرده بودیم، برسیم. این تکنیک توان بسیار زیاد به ماشین تحلیلی ما میافزاید.
روشهای استنتاج که قبلتر گسترانده شد همانطور بنیادین باقی میمانند. سورها قواعد استنتاج را به هیچ عنوان تغییر نمیدهند. آنچه که قبلاً گفته شد را میتوان منطق گزارهها نامید. ما اکنون کار را با کارزدن تعداد بیشتر نمادگذاری ادامه میدهیم و آن قواعد استنتاج را بطور گستردهتر بکار خواهیم بست و این همان چیزی است که به منطق محمولات معروف است. ما ساختار داخلی گزارهها و روابط بین موضوع و محمول را به سطح خواهیم آورد و آنها را توسط سورها قابل دستیابی خواهیم کرد. معرفی این نماد سازی اولین قدم ضروری بعدی ما است.