توسل به زور(برهان چماق)
مغالطه
درآمد به منطق فصل ۵ قسمت ۳ بند ۷
برای قانع کردن «دلایل قوی باید و معنوی — نه رگهای گردن به حجت قوی سعدی»، اما همیشه اینگونه که سعدی میخواهد نیست و گاهی رگهای گردن برای قبولاندنِ نتیجه کارگر است و ممکن است مرعوب شده پس از مدتی به ابزار قانع سازی نیندیشد، پس نتیجه حاصل. مغالطه توسل به زور (نیز موسوم به برهان چماق) بجای مقدمات قوی و معنوی به زور استناد! میکند. این قسمت توضیح این مغالطه را همراه نمونههای رخداده پیمیگیرد.
۶.۳.۵ توسل به زور (برهان چماق)
مغالطه توسل به زور
The Appeal to Force
Argumentum ad Baculum
مغالطهای که در آن دلیلآوری آشکارا یا نهانی بر هراساندن استوار باشد.
به نظر خیلی عجیب میآید که کسی بخواهد با دستآویزی به زور درستی گزارهای را اثبات یا گروهی را قانع کند که آن درست است. روش تهدید یا رگهای گردن برای ناگزیر ساختن حریف، به سختی میتواند هرگز استدلال باشد. بهطور سنتی، مقولهای از این نوع مغالطات با عنوان دستآویزی به زور یا استدلالِ چماق (به لاتین ad baculum) تمیز داده شده و البته آشکار است این روش هرگز نمیتواند جایگزین روشهای استدلال بخردانه باشد. "قدرت حق را میسازد" یک اصل زیرکانه و شایسته نیست و البته که ما آن را نمیپذیریم.
تهدید به زور الزاماً فیزیکی نیست. در سال ۲۰۰۰ دو پروفسور در دانشگاه ایالتی بویس (Boise State University) مقالهای را منتشر کردند (در یک ژورنال حقوقی دانشگاه دنور) و در این مقاله نقد تندی را به کمپانی بویس کاسکید (Boise Cascade Corporation) یکی از بزرگترین تولیدکنندگان محصولات کاغذی-چوبی، وارد کردند. به دنبال آن، دانشگاه در یک "تصحیح نامه" رسمی اعلام کرد که «این مقاله به خاطر فقدان کار دانشگاهی در آن و نیز محتوی نادرست پس گرفتهشده است.» «آیا کمپانی با طرح دعوی قانونی دانشگاه را تهدید کرده بود؟» نماینده دانشگاه گفت: «بسیار خوب، تهدید، واژۀ جالبی است. بگذارید بگویم آنها فقط خاطرنشان کردهاند که مخالفت ایجادشده میتواند به سطحی برسد که به عمل منجر شود.» آنگونه که بعد روشن شد، دانشگاه یک کپی از مقاله موردبحث را، که قسمتهایی از آن علامتدار شده بود، از طرف یکی از اعضای هیئتمدیرهیِ شرکت بویدز دریافت کرده بود، همراه با یک نامه که میگفت: «به من توصیهشده، چنانچه بخشهاي علامتدار توسط دانشگاه دنور به هر طریق چاپ مجدد شود، علیه دانشگاه دنور اقدامات قانونی به عملآورم.» ➥
اما گاهی توسل به زور Ad Baculum (معنی لفظی: با چوبدستی) به شیوهای محیلانهتر بکار گرفته میشود. ممکن است بحث کننده بهطور مستقیم مورد تهدید قرار نگرفته باشد و درعینحال تهدید پوشیدهای به سمت وی روانه باشد. وقتی در زمان ریگان دادستان کل [آمريكا] به خاطر سوء رفتار در برابر حملات شدید رسانهای قرار داشت، رئیس دفتر کاخ سفید در آن زمان، هوارد بیکر، در جلسهای که برای کارمندان خود برگزار کرده چنین گفته بود:
ریاست جمهوری هنوز به دادستانی کل اعتماد دارد و من نيز به دادستانی کل اعتماد دارم و شما هم باید به دادستانی کل اعتماد داشته باشید، چون ما برای رئیسجمهوری کار میکنیم، چون امور به این طریق پیش میرود. اگر کسی نظری غیر از این دارد، با هر انگیزه مختلفی، جاهطلبی یا قصدی، وی میتواند دربارۀ آن با من سخن بگوید، زیرا ما باید در مورد این وضعیت باهم بحث کنیم. ➥
شاید تصور شود کسی فریب این نوع استدلال را نخواهد خورد، ولی هراسیدهها ممکن است رفتار سازگاری در پیش گیرند. اما الزامی نخواهد بود تا در پایان نیز درستی احکام پافشاریشده را بپذیرند. به این پرسش نمایندهیِ فاشیسم ایتالیا در قرن بیستم، اینگونه پاسخداد که اقناع واقعی میتواند بهوسیله ابزار گوناگون دست آید، که از آن میان، دلیلآوری یکی است و چماق هم یکی دیگر. وقتی ناهمسویِ ما قانع شد، ابزار قانعسازی میتواند به دست فراموشی سپرده شود. نظریه فاشیسم راهنمای بسیاری از حکومتها در جهان حاضر است، اما استدلالِ توسل به زور ad baculum – که تکیه بر چماق یا هر نوع تهدید دیگر دارد – توسط خرد غیرقابلپذیرش است. استناد به زور تعطیل کردن خرد است.