علت جعلی
مغالطات استقرای معیوب
درآمد به منطق فصل ۵ قسمت ۴ بند ۳
مغالطه علت جعلی فرض گرفتن یک رابطه علی بین دو پدیده یا رویداد است که در واقع چنین نیست. دو حالت از این مغالطه موسوم به علت شمردن مقدم [نیز موسوم به چون پس از آن پس این] و شیب لغزنده رایج هستند. این قسمت تفصیل این مغالطه و حالات آن است.
۳.۴.۵ علت جعلی
علت جعلی
False Cause
Argument non Causa pro Causa
مغالطهای که در آن ، چیزی که بهراستی علت بعض چیز نیست، همچون علت آن، بکار برده میشود.
این بسی آشکار است، که هرگاه دلیلآوری تکیه بر علت چیزی یا رویدادی دارد که درواقع علت نیست، آنگاه باید بهطورجدی دچار خطا شده باشد. اغلب ما وسوسه میشویم تا تصور کنیم، و یا در این تصور قرار داده میشویم، که رابطۀ علت و معلولی ويژهای را دریافتهایم، حالآنکه اینچنین نیست. سرشت رابطه بین علت و معلول [علیت یا رابطه علی] و تعیین بودن یا نبودن چنین رابطهای ازجمله مسائل مرکزی در منطق استقرائی و روشهای علوم است➥. مفروض گرفتن وجود یک رابطۀ علی که در حقیقت وجود ندارد، یکی از اشتباهات رایج بوده و هست. در لاتین این خطا را مغالطه non causa pro causa مینامند، اینجا ما آن را مغالطه علت جعلی مینامیم.
علت شمردن مقدم
چون پسازآن؛ پس این
Post hoc ergo propter hoc
مغالطهای که در آن ، چنین انگاشته که علت رویدادی، رویدادی است که اندکی پیشگام است. بگونه لفظی ، "چون پسازاین؛ پس این."
اینکه آیا یک رابطۀ علی ادعاشده درواقع خطا است، خود گاهی میتواند موضوع مورد منازعه باشد. بعضی اعضاي هیئتعلمی استدلال کردهاند که به خاطر ارزشیابی آنها توسط دانشجویان در نمرهدادن ملایمت به خرجداده میشود. زیرا در صورت سخت گرفتن ممکن است برآورد ارزشیابی آنها پائین آمده و موجب زیان به شغل آنها گردد. گفته میشد "تورم تدریجی نمره" نتیجه این ترس است. یکی از پروفسورهای این دانشگاه چنین نوشت:
هماکنون ارزشیابی دورههای درسی [توسط دانشجویان] در اکثر مؤسسات علمی رایج است، و حقوق و مزایا از آن تأثیر میپذیرد. وقتی سی سال پیش به دانشگاه میشیگان ملحق شدم حقوق من از حقوق تمام اعضای دپارتمان انسانشناسی که هنوز هم فعال است، بیشتر بود. معیارهای من برای نمره دادن گرایشی به سمت تورم نداشته. دانشجویان گله میکنند که نمرهها همهجا بالا رفته است، و حالا حقوق من در انتهای فهرست استادان است.➥
شما چه میاندیشید؟ آیا نویسنده این متن مرتکب مغالطه علت دروغ شده؟
شیب لغزان
شرایط فاجعهناک
Slippery slope
مغالطهای که در آن ، ادعا میشود، تغییرات در جهتی خاص ، بهناچار منجر به تغییرات(معمولا ناخوشایند) بیشتر در همان جهت میگردد.
■ علت شمردن مقدم:
گاهی ما اشتباهی فرض میگیریم که رویدادی معلول رویداد دیگری است زیرا، به دنبال آن و پس از مدت کمی رخداده. در فرهنگهای ابتدایی چنین خطاهایی معمول است؛ خورشید بعد از یک خورشید-گرفتگی همواره برمیگشت اگر در طول تاریکی بر طبلها کوبیده میشد؛ اما، اکنون میدانیم تصور اینکه کوبیدن بر طبل علت دوباره پیدا شدن خورشید باشد مهمل است. صرف توالی زمانی دو رویداد، اثبات یک رابطهیِ علّی نخواهد بود. این گوناگونی علت جعلی به مغالطه [به لاتین Post hoc ergo propter hoc] "چون پسازاین؛ پس این" (علت شمردن مقدم) موسوم است؛ — "چون پس از این [میآید]، پس این [علت] است."
حتی افراد بسیار در سطح بالا نیز گاهی این مغالطه را مرتکب میشوند. چند سال پیش، یک منتقد، دلیلآوری یک عضو کنگره آمریک را چنین هجو کرد:
من دیگر از دست ادعاهایی مثل آنها که ارنست ایستوک جمهوریخواه میگوید خسته شدم — "از آن هنگام که اهل عبادت از مدرسهها رفتند، تفنگها، چاقوها، و باندها وارد شدند" — بدون هیچ دلالتی که پشتیبان یک رابطهی علی بین این رویدادها باشد. . . . مثل همین نیز میتوان گفت، "بعد از اینکه خدا را از مدرسههای بیرون گذاشتیم، یک مرد را در ماه نشاندیم." دانش آموزان ممکن است به ایمان بیشتر نیاز داشته یا نداشته باشند، اما کنگره قطعاً میتوانست دلیل بیشتری میآورد.➥
بعضی میگفتند که آوردن عبارت "به یاری خدا" در تعهدنامه تابعیت در سال ۱۹۵۴ علت پیدا شدن مسائل اجتماعی بعدازآن شد!➥
خطاهایی از اینگونه هنوز بهطور گسترده باقی است. شرایط بد آب و هوائی را به پدیدههای نامربوط آسمانی که قبلاً رخداده مربوط میکنند، بیماری عفونی را که علت آن نوعی ویروس است، معلول بادهای سرد یا عرق پاها دانسته، و نظایر آن. مثالی از این را میتوان در یک نامه ارسالی به نیویورکتایمز مشاهده کرد.
مجازات اعدام در آمریکا باعث شده تا این کشور بالاترین نرخ جنایت و بالاترین تعداد زندانی در هر ۱۰۰ هزار نفر را نسبت به کشورهای صنعتی دارا باشد.➥
آشکار کردن مغالطه "چون بعد از این، پس این" (علت شمردن مقدم)، وقتی عریان باشد، بسیار آسان است، اما موقعیتهایی وجود داشته که در آن بهترین دانشمندان و قانون دانها گمراه شدهاند.
■ سراشیب لغزنده:
حالت دیگری از مغالطه علت جعلی وجود دارد. این حالتی است که فردی به خطا علیه پیشنهادی مصرانه مخالفت میکند که هر تغییری در این مورد به تغییرات بیشتری (در همین مورد) منجر خواهد شد — و بنابراین نتایج موردنظر به فاجعه خواهد انجامید. بهعبارتدیگر، اقدام در قدم اول ما را در یک سراشیب لغزنده و پیش بهسوی یک فاجعه قرار خواهد داد — و به همین جهت چنین دلیلآوری به مغالطه شرایط فاجعهناک یا مغالطه سراشیب لغزنده موسوم است. اینکه آیا این نتایج پروا شده از آن، رخ خواهد داد یا نه، درواقع امر، در قدم اول معین نمیشود؛ این اظهارنظر که تغییری در آن جهت، ماشه زنجیرهای از عکسالعملهای فاجعهبار را خواهد کشید، چیزی است که معمولاً تضمینی برای آن فراهم نیست. لیکن، این استدلال در دفاع از وضع موجود (Status Quoْ) فراخوانده میشود. آنچه در این موارد درواقع نیاز است معین شود، احتمالی است که موجب رخ دادن (یا رخ ندادن) نتایج مورد پروا میگردد.
به مورد روشنگری که در پی میآید توجه نمایید: یکی از مخالفتهای رایج علیه اعطای مجوز قانونی به پزشکان در کمک به مرگ خودخواسته این است که اقدام به این کار که ازنظر اخلاقی محل مناقشه است، موجب خواهد شد تا پزشکان به اقدامات بیشتر و بزرگتر از این نوع یا انواع مشابه بپردازند. زیرا، قرار دادن ما بدون امنیت و در یک سراشیبی لغزان (شرایط فاجعهناک) پایان کار نخواهد بود. به این استدلال یک ناقد تیز چنین پاسخ داد:
استدلال سراشیبی لغزنده
(شرایط فاجعهناک)، گرچه نافذ، بهسختی در شرایط واقعی مورد پیدا خواهد کرد. این استدلال میگوید هرگاه به پزشکان اجازهداده شود تا زندگی بیماری را بنا بر درخواست آن بیمار کوتاه نمایند، آنگاه پزشکان خواهند توانست سرخود بیماران دیگری که خود نمیخواهند بمیرند را بکشند. این اظهارنظر موجه نیست. . . .
پزشکان بهطورمعمول داروهایی را تجویز میکنند که مصرف بیشازاندازه تعیینشده آن، موجب کشتن بیمار خواهد شد. و هیچکس نیز نگران نیست که اندازه تجویزشده مقداری باشد که کشنده است. هیچکس اعتراض ندارد که این نسخهها موجب "شرایط فاجعهناک" خواهند گردید. دادن مجوز به پزشکان در کمک به کوتاه کردن عمر بیمارانی که خود خواستار آن هستند، نتیجه نمیدهد که بیش از آن مجوز، کمک به کوتاه کردن عمر بیمارانی که خواهان طولانیتر شدن آن هستند، گردد؛ آنطور که درآوردن کیسه صفرا مجوز درآوردن قلب بیمار هم باشد.➥
از پیش انگاشتن که حرکت دریک جهت مشخص، گرچه محتاطانه، بهطور مطمئن موجب حوادث ناگوار درحرکت ازآنجهت و بهافراط خواهد شد، مغالطه شرایط فاجعهناک است.
مواردی هست که اجرای مرحله اول در جهتی نو موجب میشود تا مقدماتی تثبیت شود که حرکت بیشتر در آن جهت آسانتر انجام گردد. در مخالفت با قانونی که بهموجب آن مجازات جرم جنایی با منشأ نژادی مجازات شدیدتری را در پی خواهد داشت، ناقدی اینگونه مینویسد: .
نباید مقولهای جدا برای جنایات خصمانه باز کرد. جنایت جنایت است؛ شلاق شلاق است. ما باید افراد را ازآنجهت که جنایت کردهاند مجازات کنیمٰ نه اینکه چرا مرتکب آن شدهاند. اگر به تقسیمبندی جنایات با توجه به انگیزههای آنها بپردازیم، آنگاه در یک سراشیبی لغزنده فرو خواهیم رفت.➥
بعضی از استدلالهای از این نوع دارای سزاواری هستند، زیرا میتوانند در تصمیمگیریهای متعاقب مؤثر واقع گردند. سراشیبی لغزنده درواقع یک مغالطه است— اما صرف ادعای رخ دادن مغالطه موجب نمیشود تا ثابت شود استدلال موردبحث عیبناک است.