فهرست مغالطات
مغالطات
درآمد به منطق فصل ۵ قسمت ۷
۷.۵ فهرست مغالطات و تمرینات:
مغالطه گونهای استدلال است که ممکن است به نظر صحیح بیاید، اما، با بررسی ثابت میشود که چنین نیست. در این فصل ما مغالطات عمده غیر صوری را تحت چهار عنوان گروهبندی کردیم: (۱) مغالطات ربط، (۲) مغالطات استقرای معیوب، (۳) مغالطات پیشفرضی، (۴) مغالطات ابهام. در هر گروه، ما اعضای آن را نام بردیم، توضیح دادیم، و رایجترین گونههای دلیلآوری استدلال خطا را به تصویر درآوردیم.
در فهرست زیر مغالطاط بحث شده در این فصل همراه با توضیح مختصر و پیوند به شرح بیشتر آنها آمده است.
۱- مغالطات ربط | |
۱ | توسل به جمع — [دستآویزی به مردم (پوپولیسم)] The Appeal to the Populace (ad Populum) |
یک مغالطه غیرصوری است و وقتی سرمیزند که پشتیبانییِ ارائه شده برای نتیجه، استناد بیج به انبوه مردم است. | |
۲ | توسل به عواطف و انگیزهها — The Appeal to Emotion |
یک مغالطه غیرصوری است و وقتی سرمیزند که استدلال بجای دلیلآوری به انگیزههای شنوندگان— ترس، رشک، همدردی و مانند آنها— تکیه میکند. | |
۳ | شاهماهی سرخ — The Red Herring |
یک مغالطه غیرصوری است و وقتی سرمیزند که از گونهای پرتسازی حواس برای گمراه کردن و گیج کردن استفاده میشود. | |
۴ | پهلوان پنبه — The Straw Man |
یک مغالطه غیرصوری است و وقتی سرمیزند که موقعیت حریف اشتباه جلوه داده شود و سپس این موقعیت تحریفشده مورد حمله قرار گیرد. | |
۵ | تاختن بر شخص — [حمله شخصی — حمله به شخصیت] Argument against the Person (ad Hominem) [Abusive / Circumstantial] |
یک مغالطه غیرصوری است و وقتی سرمیزند که فرد بجای هدف قراردادن مفهوم و مادهیِ یک دیدگاه، شخص مدافع آن را هدف قرار دهد، چه با تبهسازی وی یا در نتیجهیِ پیشآیندیهای ویژهیِ وی. | |
۵۱ | تاختن بر شخص: تبهگری Abusive |
گونهای از مغالطهیِ تاختن برشخص که مورد حمله در آن مستقیماً بر شخص (انگیزهها، گرایشها و مانند آنها) یا در جایگاه شخص تکیه دارد. | |
۵۲ | تاختن بر شخص: تبهگری مأخذ (مغالطه ژنتیک) Genetic fallacy |
گونهای مغالطهیِ تاختن برشخص که مأخذ مقدمات استدلالِ موردحمله بازگویی میشود؛ سپس این مأخذ مورد تبهگری قرار میگیرد. | |
۵۳ | تاختن بر شخص: پیش آیندی Circumstantial fallacy |
گونهای مغالطهیِ تاختن بر شخص که خطای آن، بهرهبری از پیشامدهها و موقعیتهای شخصی یک فرد بهعنوان مقدمه برای استدلال علیه آن فرد است. | |
۵۴ | تاختن بر شخص: تو نیز هم! (Tu quoque- You too) |
گونهای استدلالِ تبهگر که خطای آن، برگرداندن پرسش به ناقد یا پرسشکننده است. | |
۵۵ | تاختن بر شخص: مسموم کردن چاه آب
Poisoning the well |
گونهای استدلالِ تبهگر که ماندگاری دلیلآوری خردمندانه در آن، بوسیله تاختن بر راستگویی یا درستکاری حریف در اندیشگیاش، از دست میرود. | |
۶ | توسل به زور Appeal to Force (ad Baculum) |
یک مغالطه غیرصوری است و وقتی سرمیزند که تکیهیِ آن بر زور یا تهدید به زور برای جلب رضایت قرار گیرد. | |
۷ | ازدستدادن سررشته (سخن) خلط مبحث Missing the Point (Ignoratio Elenchi) |
یک مغالطه غیرصوری است و وقتی سرمیزند که فرد آن را مردود میشمارد و این ردیه نه بر برنهادهای است که طرف مقابل ارائه کرده، بلکه بر برخی برنهادههای متفاوت است که به خطا به وی نسبت داده شده. |
۲- مغالطات استقرای معیوب | |
۱ | استناد به جهل — [دستآویزی به مردم (پوپولیسم)] The Argument from Ignorance (ad Ignorantiam) |
یک مغالطه غیرصوری که در آن نتیجه با توسل نامشروع به جهل پشتیبانی میشود، مانند زمانی که مفروض انگاشته میشود چیزی به احتمال زیاد درست است زیرا نمیتوانیم نادرست بودن آن را ثابت کنیم. | |
۲ | توسل به مرجع بیجا The Appeal to Inappropriate Authority (ad Verecundiam) |
یک مغالطه غیرصوری که در آن توسل بیجا به مرجع انجام میشود. این یک مغالطه است زیرا یا مرجع مورد توسل ادعایی برای تخصص در موضوع مورد بحث ندارد، یا به این دلیل که بهطور کلی برای هیچ مرجعی ضمانتی نیست که قابل اتکا باشد. | |
۳ | علت جعلی False Cause (non Causa pro Causa) |
یک مغالطه غیرصوری که خطا در آن برخاسته از پذیرفتن علت خاصی برای یک رویداد است که درواقع علت آن نیست. | |
۳۱ | علتشمردن مقدم Post hoc ergo; propter hoc |
مغالطهای که در آن چنین انگاشته که علت رویدادی، رویدادی است که اندکی پیشگام است. به گونه لفظی، "چون پسازآن؛ پس این." | |
۳۲ | شیب لغزنده Slippery slope |
مغالطهای که در آن ادعا میشود، تغییرات در جهتی خاص، بهناچار منجر به تغییرات(معمولاً ناخوشایند) بیشتر در همان جهت میگردد. | |
۴ | تعمیم شتابزده Hasty generalization Converse accident |
مغالطهای که در آن فردی خامدستانه از یک مورد تک یا موارد خیلی کم، بهسوی یک تعمیم بزرگ-مقیاس دربارهی همه موارد یا بیشتر موارد پیش میرود. این مغالطه همچنین به "حالت خاص وارونه" نیز شناخته میشود. |
۳- مغالطات پیشفرضی | |
۱ | مغالطه حالت خاص Fallacy of Accident |
یک مغالطه غیرصوری که در آن یک تعمیم به مواردی انفرادی اعمال میشود که آن تعمیم در مورد آنها برقرار نیست. | |
۲ | پرسش مرکب Begging the Question (Petitio Principii) |
یک مغالطه غیرصوری که در آن پرسشی به گونهای به میان آورده میشود که درستی برخی از گزارههای پنهان شده در آن پرسش پیشفرض انگاشته شده. | |
۳ | مصادره به مطلوب Begging the Question (Petitio Principii) |
یک مغالطه غیرصوری که در آن نتیجه استدلال در یکی از مقدمات آمده است یا مفروض انگاشه شده است. |
۴- مغالطات ابهام | |
۱۱ | چندمعنایی Equivocation |
یک مغالطه غیرصوری که در آن دو یا چند معنی از یک واژه یا عبارت یکسان درهم شده است. | |
۱۲ | چندمعنایی: واژگان نسبی Fallacy of Relative words |
مغالطهای که در آن واژهای در مقدمات با معنی نسبی (یا غیر نسبی) بکار رفته و همان واژه در نتیجه با معنی غیر نسبی (یا نسبی) مراد نظر است. | |
۳ | ابهام ساختاری (دورویگی) Amphiboly |
یک مغالطه غیرصوری که برخاسته از ترکیب سست و خامدست واژگان است و میتواند به بیش از یک طریق تعبیر شود. | |
۴ | تأکید Accent |
یک مغالطه غیرصوری وقتی سرمیزند که یک اصطلاح یا عبارت در نتیجهیِ یک استدلال معنایی متفاوت از معنای آن در یکی از مقدمات داشته باشد. این تفاوت عمدتاً ناشی از تغییر در تأکید بر واژگان استفاده شده است. | |
۵ | تركيب Composition |
یک مغالطه غیرصوری که در آن بهخطا از صفات اجزای یک کل صفات خود کل استخراج میشود. | |
۶ | تفصیل Division |
یک مغالطه غیرصوری که در آن بهخطا از صفات یک کل صفات اجزای آن کل استخراج میشود. |
تمرین
آ. مغالطههای ابهام را در پاره متنهای زیر شناسایی و توضیح دهید:
۱- . . . جهان به شکل کروی است. . . زیرا تمام اجزای تشکیل دهنده جهان یعنی خورشید و ماه و سیارات اینگونه ظاهر میشوند. — نیکلاس کوپرنیک, نگاه جدیدِ جهان, ۱۵۱۴
۲- مشهور است که رابرت تومبز (Robert Toombs) درست قبل از جنگ داخلی آمریکا گفته بود: «ما میتوانیم این یانکیها را با ساقههای ذرت شکست دهیم». زمانی پس از جنگ از او پرسیدند پس چه شد، مشهور است که گفته بود: «خیلی ساده است. آن یانکیهای لعنتی حاضر نشدند با ساقههای ذرت بجنگند.» —E. J. Kahn, Jr., “Profi les (Georgia),” The New Yorker, 13 February 1978
۳- پیشبرد ساختار دستمزد منظم در هر صنعت اولین شرط برای کنترل تجارت رقابتی است. اما دلیلی وجود ندارد که این روند در آنجا متوقف شود. آنچه برای هر صنعت خوب است سخت است که نتواند برای کل اقتصاد خوب باشد. —Edmond Kelly, Twentieth Century Socialism, 1910
۴- هیچ کس نصیحت نمیپذیرد، اما همه پول میپذیرند: بنابراین پول بهتر از نصیحت است. —Jonathan Swift
۵- من همهجای این منطقه را بدون موفقیتی به دنبال کتاب دستورالعمل نحوه نواختن ارغنون گشتم. خانم میرتل بیچ شما به هیچ دستورالعملی نیاز ندارید. فقط جسورانه جلو بروید. —The New Yorker, 21 February 1977
۶- . . . خرسندی هر فرد خیر آن فرد است، و از این روی خرسندی عمومی خیر جمع همه افراد است. —جان استوارت میل, فایدهگرایی, ۱۸۶۳
۷-:
اگر مرد برای "شلغم!" گریه میکند وقتی پدرش میمیرد گریه نکن [نکند]، این دلیلی است که او بیشتر داشت، از او بیشتر شلغم داشته باش. | If the man who “turnips!” cries Cry not when his father dies, ’Tis a proof that he had rather Have a turnip than his father. —Hester L. Piozzi, Anecdotes of Samuel Johnson, 1932 |
۸- فالاچی به او نوشت: تو روزنامه نگار بدی هستی چون زن بدی هستی. —Elizabeth Peer, “The Fallaci Papers,” Newsweek, 1 December 1980
۹- هیزل میلر (Hazel Miller) در کنکورد در حالی که در کنار شاخه درخت قدم میزد، آواز میخواند و در منظر خوبی بود، یک مرغ کرمخوار را کشف کرد. (New Hampshire Audubon Quarterly)
این دیگر هیزل ماست - با گامهای مطمئن، سرحال، و فقط کمی خودنما. —The New Yorker, 2 July 1979
۱۰- اساس منطق قیاس است که از یک مقدمه کبری و یک مقدمه صغری و یک نتیجه تشکیل شده است - بنابراین:
مقدمه کبری: شصت مرد میتوانند یک کار را شصت برابر سریعتر از یک مرد انجام دهند.
مقدمه صغری: یک مرد میتواند در شصت ثانیه یک چال برای ستون برق حفر کند. بنابراین:
نتیجه: شصت مرد میتوانند در یک ثانیه یک چال برای ستون برق حفر کنند.
این شد یک قیاس حسابی که در آن با ترکیب منطق و ریاضیات، یقین مضاعف به دست میآوریم و دو برابر برکت داده میشویم. —Ambrose Bierce, The Devil’s Dictionary, 1911
ب. هر یک از عبارات زیر ممکن است به طور قابل قبولی توسط عدهای نقد شود که دارای مغالطهاند، اما برخی مغالطه بودن استدلال را انکار میکنند و از آن دفاع میکنند. در مورد هر استدلال بحث کنید و توضیح دهید چرا به این نتیجه میرسید که این استدلال مرتکب مغالطه ربط شده یا نشده است.
۱- آیا با دیدن این که چشم و دست و پا و هر یک از اعضای ما کارکردی آشکار دارند، آیا نباید باور کنیم که انسان نیز به همین ترتیب کارکردی فراتر از این وظایف خاص دارد؟ —ارسطو، اخلاق نیکوماخوس.
۲- همه پدیده های جهان لبریز از ارزشهای اخلاقی است. و بنابراین، میتوانیم ادعا کنیم که جهان برای چینیها یک جهان اخلاقی است. —T. H. Fang, The Chinese View of Life, 1956
۳- تنها دلیل قابل مشاهده بودن یک شی، این است که مردم واقعاً آن را میبینند. تنها دلیل قابل شنیدن صدا این است که مردم آن را میشنوند و همینطور منابع دیگر تجربه ما. من، به همین شیوه، درک میکنم، تنها مدرکی که میتوان اثبات کرد چیزی مطلوب است، این است که مردم واقعاً آن را میخواهند. —جان استوارت میل, فایدهگرایی, ۱۸۶۳
۴- توماس کارلایل در مورد والت ویتمن گفت که او فکر میکند شاعر بزرگی است زیرا از کشوری بزرگ آمده است. —Alfred Kazin, “The Haunted Chamber,” The New Republic, 23 June 1986
۵- آقای لِوی برای شغل [رئیس مدارس دولتی شهر نیویورک] به افتخارات بسیار خوبی میبالد. اما یک واقعیت آزاردهنده وجود دارد: دو فرزند او در یک مدرسه خصوصی تراز اول در Upper East Side منهتن درس میخوانند. آقای لوی . . باید دختر و پسرش را در مدارس دولتی بگذارد. من با هیچ والدینی از حق ثبت نام کودک خود در یک مدرسه خصوصی مشکلی ندارم. من و همسرم قبل از فرستادن فرزندانمان به مدرسه دولتی در منهتن چندین مدرسه خصوصی را در نظر گرفته بودیم. آقای لوی اساساً مدارس دولتی را برای فرزندان خود نامناسب اعلام میکند. —Samuel G. Freedman, “Public Leaders, Private Schools,” The New York Times, 15 April 2000
ج. مغالطات ربط، استقرای معیوب، پیشفرضی یا ابهام را که در قسمت های زیر سرزده، شناسایی و و آنرا توضیح دهید. بعلاوه، توضیح دهید اگر استدلال به درستی تفسیر شود، انگاه چرا در مورد برخی ممکن است به طور قابل قبولی استدلال کرد که خلاف آنچه در ابتدا مغالطه به نظر میرسید مغالطه نیست.
۱- جان آنگوس اسمیت، به یک مامور مخفی پیشنهاد داد که اسلحه اتوماتیک خود را با دو اونس کوکائین، که قصد داشت با سود بفروشد، معامله کند. اسمیت پس از دستگیری به «استفاده» از اسلحه گرم «در حالت و در رابطه . . . جرم ترافیک مواد مخدر» متهم شد.» بطور معمول، محکومیت بر اساس این قانون منجر به پنج سال زندان میشود. اما اگر اسلحه، مانند این مورد، «مسلسل یا سلاح خودکار دیگر» باشد، حکم اجباری آن ۳۰ سال است. اسمیت مجرم شناخته شد و به ۳۰ سال زندان محکوم شد. این پرونده به دادگاه عالی ایالات متحده آمریکا برای تجدید نظر فرستاده شد.
قاضی آنتونین اسکالیا استدلال کرد که اگرچه اسمیت قطعاً قصد داشت اسلحه خود را با مواد مخدر معامله کند، اما این معنای «استفاده از» بعنوان موردی از این قانون نیست. «در جستجوی معنای قانونی، ما به اصطلاحات غیرفنی معانی معمولی آنها را نسبت میدهیم . . . صحبت از "استفاده از اسلحه گرم" به معنای استفاده از آن برای هدف خاص خود، به عنوان یک سلاح است.» او خاطرنشان کرد: اگر از شما بپرسند که آیا از عصا استفاده میکنید، پرسش این است که آیا با عصا راه میروید، نه اینکه «عصای دستی نقرهای پدربزرگتان را در سالن نمایش میدهید.»
قاضی ساندرا اوکانر پاسخ داد که ما ممکن است بیشتر از راه رفتن با عصا انجام دهیم. بدنامترین استفاده از عصا در تاریخ آمریکا به هیچوجه ربطی به راه رفتن نداشت — «عصاکاری سناتور چارلز سامنر (در سال ۱۸۵۶) در سنای ایالات متحده.»
قاضی اسکالیا مجدداً پاسخ داد «بهنظر نمیرسد که اکثریت دادگاه تمایز بین نحوه استفاده از یک کلمه و نحوه استفاده معمول از آن را درک کنند . . . برای مثال، من فکر میکنم کاملاً بدیهی است که شرط ابطال برای محکومیت شهادت دروغ برآورده نمیشود اگر شاهدی به تحقیقات دادستانی پاسخ "نه" دهد که آیا او تا به حال از اسلحه گرم استفاده کرده است، حتی اگر یک بار تفنگ پدربزرگش را به یک کلکسیونر فروخته باشد.»
قاضی اوکانر پیروز شد؛ محکومیت اسمیت تایید شد. —John Angus Smith v. United States, 508 U.S. 223, 1 June 1993
۲- لِو گرسمن (Lev Grossman)، منتقد کتاب مجله تایم، در تابستان ۲۰۰۶ با دیدن یک آگهی تمام صفحهای در روزنامه برای رمان "سیزده ماه" چارلز فریزر «بسیار شگفت زده شده بود». آگهی شامل نقل قولی تک واژهای منتسب به تایم بود. گروسمن نوشت: "فریزر در مقیاس حماسی کار میکند، اما نبوغ او در جزئیات است." نقل قولِ تک واژهای که مورد توجه او قرار گرفته بود «نابغه» بود. —Henry Alford, “Genius!,” The New York Times Review of Books, 29 April 2007
۳- در مسابقه دختر شایسته در سال ۱۹۹۴، از دختر شایستهیِ آلاباما پرسیده شد: اگر میتوانستید برای همیشه زندگی کنید، آیا میخواستید؟ و چرا؟
او پاسخ داد: من تا ابد زندگی نمیکنم، زیرا نباید تا ابد زندگی کنیم، زیرا اگر قرار بود تا ابد زندگی کنیم، تا ابد زندگی میکردیم، اما نمیتوانیم تا ابد زندگی کنیم، به همین دلیل است که من برای همیشه زنده نمیمانم.
۴- نظم برای عدالت ضروری است، زیرا عدالت تنها از طریق نظم اجتماعی و قانونی حاصل میشود. —Ernest van den Haag, Punishing Criminals, 1975
۵- تفتیش عقاید میتوانست موجه و سودمند باشد، اگر تمام مردمان آنرا میخواستند و از آن دفاع میکردند، اگر افرادی متعالی بطور جداگانه و بیطرفانه آنرا تأسیس و ایجاد میکردند، و مخالفان آن را از طرف خود بکار میگرفتند، چراکه تل هیزم (که روی آن جسد میسوزانند) را پاسخ تل هیزم است. —Benedetto Croce, Philosophy of the Practical, 1935
۷- آگهی زیر در یک روزنامه بزرگ شهری به طور گسترده در پنسیلوانیا آمده است:
در فیلادلفیا تقریباً همه بولتن را میخوانند.
۸- . . . از آنجا که محال است حیوان یا گیاهی بطور نامحدود بزرگ یا کوچک باشد، اجزای آن نیز نمیتواند چنین باشد، بویژه کل نیز چنین است. —ارسطو, طبیعت
۹- برای آن دسته از نمایندگانی که پیش از امسال اینجا نبودهاند، توضیح این نکته مفید است که موضوع مجمع عمومی همان است که برای سالیان ادامه دارد، یعنی آنچه «مورد شوروی» نامیده میشود. این فقط یک جمله تبلیغاتی است، نه با هدف جدی و اقدام جدی، بلکه صرفاً بعنوان میخی برای آویختن تعدادی سخنرانی برای ورود آنها به مطبوعات جهان. برخی این را یک سیاست بسیار هوشمندانه میدانند. برخی دیگر که سخنران حاضر مایل است در میان آنها قرارگیرد، آن را پاسخی ناکافی به چالش روز میدانند. —Henry Cabot Lodge, speech to the United Nations General Assembly, 30 November 1953
۱۰- خصلت جنگ افروزیِ این همه سیل تبلیغاتی را در ایالات متحده حتی مطبوعات آمریکایی هم پذیرفتهاند. چنین اهداف تحریک آمیز و تهمت آمیز به وضوح الهام گرفته از سخنرانی امروز نماینده ایالات متحده بود که فقط شامل تهمتهای گستاخانه به اتحاد جماهیر شوروی بود، تا ما پاسخی دهیم که زیر شأن ما است. حماسه قهرمانانه استالینگراد از افترا در امان نیست. مردم شوروی در نبردهای استالینگراد جهان را از طاعون فاشیستی نجات دادند و آن پیروزی بزرگ که سرنوشت جهان را رقم زد، همراهِ قدردانی تمام بشریت بیاد میآید. فقط آنانی که از شرم باید مرده یاشند، میتوانند درپی آن باشند تا بدگوی خاطره درخشان قهرمانان آن نبرد باشند. —Anatole M. Baranovsky, speech to the United Nations General Assembly, 30 November 1953
۱۰- پروفسور لئون کاس (Leon Kass) گزارش قابل توجهی را از تکلیفی که به دانشجویان در دانشگاه شیکاگو داده بود گزارش میدهد. او پرسیده بود، درباره یک وعده خوراک خاطرهانگیز که خوردهاید، انشا بنویسید. یکی از دانشجویان چنین نوشت:
«من یک بار با عمویم و دوست عمویم ناهار خورده بودم. دوستش یک بار با آلبرت انیشتین ناهار خورده بود. آلبرت اینشتین زمانی مردی با معنویت عالی بود. بنابراین، طبق قانون قیاس، یک بار ناهار را با خدا خوردهام.»
—Leon Kass, The Hungry Soul: Eating and the Perfecting of Our Nature (New York: Free Press, 1995)
۱۱- ماهیهای دستکاری شده ژنتیکی را در نظر بگیرید. دانشمندان امیدوارند ماهیهایی که حاوی هورمونهای رشد جدید هستند بزرگتر و سریعتر از ماهیهای معمولی رشد کنند. دانشمندانِ دیگر در حال توسعه ماهیهایی هستند که میتوانند به آب های سرد و شمالی وارد شوند، جایی که اکنون نمیتوانند زنده بمانند. هدف، افزایش تولید ماهی برای غذا است. منافع اقتصادی ممکن است آشکار باشد، اما نه خطرات آن. آیا این خطرات را منطقی میکند؟ —Edward Bruggemann, “Genetic Engineering Needs Strict Regulation,” The New York Times, 24 March 1992
۱۲- نظریه چندجهانی (Multiverse) در واقع مفهوم خالق متعالی را تقریباً در هر سطحی از ساختار منطقی آن در پیش میگذارد. خدایان و جهانها، خالقان و مخلوقات، در یکدیگر نهفتهاند و یک پسرفت بی نهایت را در فضای نامحدود تشکیل می دهند.
این تقلیل مهمل (reductio ad absurdum) نظریه چندجهانی نشان میدهد که واقعاً چه شیب لغزندهای است. از زمان کوپرنیک، دیدگاه ما نسبت به جهان به میزان یک میلیارد میلیارد بزرگتر شده است. چشم انداز کیهانی صد میلیارد تریلیون مایل در همه جهات امتداد دارد - این یک عدد با ۲۳ صفر است. اکنون از ما خواسته میشود که بپذیریم حتی این منطقه وسیع فقط یک قطعه کوچک از کل است. —Paul Davies, “A Brief History of the Multiverse,” The New York Times, 12 April 2003
۱۳- هنگامی کوپرنیک استدلال کرد نجوم بطلمیوسی (که معتقد بود اجرام آسمانی همه به دور زمین میچرخند) باید با نظریهای جایگزین شود که زمین (همراه با تمام سیارات دیگر) به دور خورشید میچرخند، توسط بسیاری از دانشمندان مورد تمسخر قرار گرفت. از جمله یکی از بزرگترین ستاره شناسان آن زمان، کلاویوس (Clavius)، در سال ۱۵۸۱ نوشت
«هر دو [کوپرنیک و بطلمیوس] با پدیدههای مشاهده شده توافق دارند. اما استدلالهای کوپرنیک حاوی اصول بسیار زیادی است که مهمل هستند. به عنوان مثال، او فرض کرده که زمین با یک حرکت سه گانه حرکت میکند. . . [اما] طبق نظر فلاسفه جسم سادهای مانند زمین فقط میتواند حرکت ساده داشته باشد. . . . بنابراین به نظر من باید دکترین زمین مرکزی بطلمیوس را بر دکترین کوپرنیک ترجیح داد.»
۱۴- همه ما نمیتوانیم مشهور باشیم، زیرا همه ما نمیتوانیم به خوبی شناخته شویم. —Jesse Jackson, quoted in The New Yorker, 12 March 1984
۱۵- خدایی که شما را بر گودال جهنم نگه میدارد، همانطور که کسی عنکبوت یا حشرهای نفرتانگیز را روی آتش نگه میدارد، از شما متنفر است و بهشدت برانگیخته میشود. خشم او نسبت به شما مانند آتش سوزان است. او شما را لایق هیچ چیز دیگری جز انداختن در آتش نمیبیند. تو در نظر او ده هزار بار آنقدر نفرتانگیز هستی که منفورترین و زهرآگینترین مار در چشم ماست. شما او را بینهایت بیش از یک شورشی سرسخت به شاهزادهاش آزردهاید. و با این حال چیزی جز دست او نیست که شما را از افتادن در آتش هر لحظه باز میدارد. —Jonathan Edwards, “The Pit of Hell,” 1741
۱۶- عرفان یکی از نیروهای بزرگ تاریخ جهان است. زیرا دین تقریباً مهمترین چیز در جهان است و دین هرگز برای مدت طولانی از عرفان دست نخورده باقی نمیماند. —John McTaggart Ellis McTaggart, “Mysticism,” Philosophical Studies, 1934
۱۷- اگر علم میخواهد استدلال کند که ما نمیتوانیم بدانیم در سرِ [گوریل] بینتی (Binti)، وقتی آنگونه رفتار کرد که کرد، چه میگذرد، علم نیز باید تصدیق کند که نمیتواند ثابت کند که چیزی هم در کار نبوده است. این به دلیل جهل حلنشدنی ماست که باید به همان اندازه همدلانه نسبت به حیوانات تردید روا بداریم و با احترامی که برای خود قائلیم با آنها رفتار کنیم. —Martin Rowe and Mia Macdonald, “Let’s Give Animals Respect They Deserve,” The New York Times, 26 August 1996
۱۸- اگر میخواهیم بدانیم که آیا دولتی شجاع است، میباید ارتش آن را بنگریم، نه اینکه سربازان تنها افراد شجاع جامعه هستند، بلکه تنها از طریق رفتار آنهاست که می توان شجاعت یا ترسویی جامعه را آشکار کرد. —Richard L. Nettleship, Lectures on the Republic of Plato, 1937
۱۹- اینکه آیا قرار است در وضعیتی از آینده زندگی کنیم، مهم ترین سؤالی است که میتوان پرسید، بنابراین قابل فهمترین سؤالی است که میتوان در زبان بیان کرد. —Joseph Butler, “Of Personal Identity,” 1736
۲۰- خورشید یا ماه کدام مفیدتر است؟ البته که ماه مفیدتر است زیرا در طول شب، زمانی که هوا تاریک است، به ما نور میدهد، در حالی که خورشید فقط در روز میتابد، وقتی که در هر صورت روشن است. —George Gamow (inscribed in the entry hall of the Hayden Planetarium, New York City)
تمرین
آ. مغالطههای ابهام را در پاره متنهای زیر شناسایی و توضیح دهید:
۱- . . . جهان به شکل کروی است. . . زیرا تمام اجزای تشکیل دهنده جهان یعنی خورشید و ماه و سیارات اینگونه ظاهر میشوند. — نیکلاس کوپرنیک, نگاه جدیدِ جهان, ۱۵۱۴
۲- مشهور است که رابرت تومبز (Robert Toombs) درست قبل از جنگ داخلی آمریکا گفته بود: «ما میتوانیم این یانکیها را با ساقههای ذرت شکست دهیم». زمانی پس از جنگ از او پرسیدند پس چه شد، مشهور است که گفته بود: «خیلی ساده است. آن یانکیهای لعنتی حاضر نشدند با ساقههای ذرت بجنگند.» —E. J. Kahn, Jr., “Profi les (Georgia),” The New Yorker, 13 February 1978
۳- پیشبرد ساختار دستمزد منظم در هر صنعت اولین شرط برای کنترل تجارت رقابتی است. اما دلیلی وجود ندارد که این روند در آنجا متوقف شود. آنچه برای هر صنعت خوب است سخت است که نتواند برای کل اقتصاد خوب باشد. —Edmond Kelly, Twentieth Century Socialism, 1910
۴- هیچ کس نصیحت نمیپذیرد، اما همه پول میپذیرند: بنابراین پول بهتر از نصیحت است. —Jonathan Swift
۵- من همهجای این منطقه را بدون موفقیتی به دنبال کتاب دستورالعمل نحوه نواختن ارغنون گشتم. خانم میرتل بیچ شما به هیچ دستورالعملی نیاز ندارید. فقط جسورانه جلو بروید. —The New Yorker, 21 February 1977
۶- . . . خرسندی هر فرد خیر آن فرد است، و از این روی خرسندی عمومی خیر جمع همه افراد است. —جان استوارت میل, فایدهگرایی, ۱۸۶۳
۷- اگر مرد برای "شلغم!" گریه میکند وقتی پدرش میمیرد گریه نکن [نکند] این دلیلی است که او بیشتر داشت از او بیشتر شلغم داشته باش. | If the man who “turnips!” cries Cry not when his father dies, ’Tis a proof that he had rather Have a turnip than his father. —Hester L. Piozzi, Anecdotes of Samuel Johnson, 1932 |
۸- فالاچی به او نوشت: تو روزنامه نگار بدی هستی چون زن بدی هستی. —Elizabeth Peer, “The Fallaci Papers,” Newsweek, 1 December 1980
۹- هیزل میلر (Hazel Miller) در کنکورد در حالی که در کنار شاخه درخت قدم میزد، آواز میخواند و در منظر خوبی بود، یک مرغ کرمخوار را کشف کرد. (New Hampshire Audubon Quarterly)
این دیگر هیزل ماست - با گامهای مطمئن، سرحال، و فقط کمی خودنما. —The New Yorker, 2 July 1979
۱۰- اساس منطق قیاس است که از یک مقدمه کبری و یک مقدمه صغری و یک نتیجه تشکیل شده است - بنابراین:
مقدمه کبری: شصت مرد میتوانند یک کار را شصت برابر سریعتر از یک مرد انجام دهند.
مقدمه صغری: یک مرد میتواند در شصت ثانیه یک چال برای ستون برق حفر کند. بنابراین:
نتیجه: شصت مرد میتوانند در یک ثانیه یک چال برای ستون برق حفر کنند.
این شد یک قیاس حسابی که در آن با ترکیب منطق و ریاضیات، یقین مضاعف به دست میآوریم و دو برابر برکت داده میشویم. —Ambrose Bierce, The Devil’s Dictionary, 1911
ب. هر یک از عبارات زیر ممکن است به طور قابل قبولی توسط عدهای نقد شود که دارای مغالطهاند، اما برخی مغالطه بودن استدلال را انکار میکنند و از آن دفاع میکنند. در مورد هر استدلال بحث کنید و توضیح دهید چرا به این نتیجه میرسید که این استدلال مرتکب مغالطه ربط شده یا نشده است.
۱- آیا با دیدن این که چشم و دست و پا و هر یک از اعضای ما کارکردی آشکار دارند، آیا نباید باور کنیم که انسان نیز به همین ترتیب کارکردی فراتر از این وظایف خاص دارد؟ —ارسطو، اخلاق نیکوماخوس.
۲- همه پدیده های جهان لبریز از ارزشهای اخلاقی است. و بنابراین، میتوانیم ادعا کنیم که جهان برای چینیها یک جهان اخلاقی است. —T. H. Fang, The Chinese View of Life, 1956
۳- تنها دلیل قابل مشاهده بودن یک شی، این است که مردم واقعاً آن را میبینند. تنها دلیل قابل شنیدن صدا این است که مردم آن را میشنوند و همینطور منابع دیگر تجربه ما. من، به همین شیوه، درک میکنم، تنها مدرکی که میتوان اثبات کرد چیزی مطلوب است، این است که مردم واقعاً آن را میخواهند. —جان استوارت میل, فایدهگرایی, ۱۸۶۳
۴- توماس کارلایل در مورد والت ویتمن گفت که او فکر میکند شاعر بزرگی است زیرا از کشوری بزرگ آمده است. —Alfred Kazin, “The Haunted Chamber,” The New Republic, 23 June 1986
۵- آقای لِوی برای شغل [رئیس مدارس دولتی شهر نیویورک] به افتخارات بسیار خوبی میبالد. اما یک واقعیت آزاردهنده وجود دارد: دو فرزند او در یک مدرسه خصوصی تراز اول در Upper East Side منهتن درس میخوانند. آقای لوی . . باید دختر و پسرش را در مدارس دولتی بگذارد. من با هیچ والدینی از حق ثبت نام کودک خود در یک مدرسه خصوصی مشکلی ندارم. من و همسرم قبل از فرستادن فرزندانمان به مدرسه دولتی در منهتن چندین مدرسه خصوصی را در نظر گرفته بودیم. آقای لوی اساساً مدارس دولتی را برای فرزندان خود نامناسب اعلام میکند. —Samuel G. Freedman, “Public Leaders, Private Schools,” The New York Times, 15 April 2000
ج. مغالطات ربط، استقرای معیوب، پیشفرضی یا ابهام را که در قسمت های زیر سرزده، شناسایی و و آنرا توضیح دهید. بعلاوه، توضیح دهید اگر استدلال به درستی تفسیر شود، انگاه چرا در مورد برخی ممکن است به طور قابل قبولی استدلال کرد که خلاف آنچه در ابتدا مغالطه به نظر میرسید مغالطه نیست.
۱- جان آنگوس اسمیت، به یک مامور مخفی پیشنهاد داد که اسلحه اتوماتیک خود را با دو اونس کوکائین، که قصد داشت با سود بفروشد، معامله کند. اسمیت پس از دستگیری به «استفاده» از اسلحه گرم «در حالت و در رابطه . . . جرم ترافیک مواد مخدر» متهم شد.» بطور معمول، محکومیت بر اساس این قانون منجر به پنج سال زندان میشود. اما اگر اسلحه، مانند این مورد، «مسلسل یا سلاح خودکار دیگر» باشد، حکم اجباری آن ۳۰ سال است. اسمیت مجرم شناخته شد و به ۳۰ سال زندان محکوم شد. این پرونده به دادگاه عالی ایالات متحده آمریکا برای تجدید نظر فرستاده شد.
قاضی آنتونین اسکالیا استدلال کرد که اگرچه اسمیت قطعاً قصد داشت اسلحه خود را با مواد مخدر معامله کند، اما این معنای «استفاده از» بعنوان موردی از این قانون نیست. «در جستجوی معنای قانونی، ما به اصطلاحات غیرفنی معانی معمولی آنها را نسبت میدهیم . . . صحبت از "استفاده از اسلحه گرم" به معنای استفاده از آن برای هدف خاص خود، به عنوان یک سلاح است.» او خاطرنشان کرد: اگر از شما بپرسند که آیا از عصا استفاده میکنید، پرسش این است که آیا با عصا راه میروید، نه اینکه «عصای دستی نقرهای پدربزرگتان را در سالن نمایش میدهید.»
قاضی ساندرا اوکانر پاسخ داد که ما ممکن است بیشتر از راه رفتن با عصا انجام دهیم. بدنامترین استفاده از عصا در تاریخ آمریکا به هیچوجه ربطی به راه رفتن نداشت — «عصاکاری سناتور چارلز سامنر (در سال ۱۸۵۶) در سنای ایالات متحده.»
قاضی اسکالیا مجدداً پاسخ داد «بهنظر نمیرسد که اکثریت دادگاه تمایز بین نحوه استفاده از یک کلمه و نحوه استفاده معمول از آن را درک کنند . . . برای مثال، من فکر میکنم کاملاً بدیهی است که شرط ابطال برای محکومیت شهادت دروغ برآورده نمیشود اگر شاهدی به تحقیقات دادستانی پاسخ "نه" دهد که آیا او تا به حال از اسلحه گرم استفاده کرده است، حتی اگر یک بار تفنگ پدربزرگش را به یک کلکسیونر فروخته باشد.»
قاضی اوکانر پیروز شد؛ محکومیت اسمیت تایید شد. —John Angus Smith v. United States, 508 U.S. 223, 1 June 1993
۲- لِو گرسمن (Lev Grossman)، منتقد کتاب مجله تایم، در تابستان ۲۰۰۶ با دیدن یک آگهی تمام صفحهای در روزنامه برای رمان "سیزده ماه" چارلز فریزر «بسیار شگفت زده شده بود». آگهی شامل نقل قولی تک واژهای منتسب به تایم بود. گروسمن نوشت: "فریزر در مقیاس حماسی کار میکند، اما نبوغ او در جزئیات است." نقل قولِ تک واژهای که مورد توجه او قرار گرفته بود «نابغه» بود. —Henry Alford, “Genius!,” The New York Times Review of Books, 29 April 2007
۳- در مسابقه دختر شایسته در سال ۱۹۹۴، از دختر شایستهیِ آلاباما پرسیده شد: اگر میتوانستید برای همیشه زندگی کنید، آیا میخواستید؟ و چرا؟
او پاسخ داد: من تا ابد زندگی نمیکنم، زیرا نباید تا ابد زندگی کنیم، زیرا اگر قرار بود تا ابد زندگی کنیم، تا ابد زندگی میکردیم، اما نمیتوانیم تا ابد زندگی کنیم، به همین دلیل است که من برای همیشه زنده نمیمانم.
۴- نظم برای عدالت ضروری است، زیرا عدالت تنها از طریق نظم اجتماعی و قانونی حاصل میشود. —Ernest van den Haag, Punishing Criminals, 1975
۵- تفتیش عقاید میتوانست موجه و سودمند باشد، اگر تمام مردمان آنرا میخواستند و از آن دفاع میکردند، اگر افرادی متعالی بطور جداگانه و بیطرفانه آنرا تأسیس و ایجاد میکردند، و مخالفان آن را از طرف خود بکار میگرفتند، چراکه تل هیزم (که روی آن جسد میسوزانند) را پاسخ تل هیزم است. —Benedetto Croce, Philosophy of the Practical, 1935
۷- آگهی زیر در یک روزنامه بزرگ شهری به طور گسترده در پنسیلوانیا آمده است:
در فیلادلفیا تقریباً همه بولتن را میخوانند.
۸- . . . از آنجا که محال است حیوان یا گیاهی بطور نامحدود بزرگ یا کوچک باشد، اجزای آن نیز نمیتواند چنین باشد، بویژه کل نیز چنین است. —ارسطو, طبیعت
۹- برای آن دسته از نمایندگانی که پیش از امسال اینجا نبودهاند، توضیح این نکته مفید است که موضوع مجمع عمومی همان است که برای سالیان ادامه دارد، یعنی آنچه «مورد شوروی» نامیده میشود. این فقط یک جمله تبلیغاتی است، نه با هدف جدی و اقدام جدی، بلکه صرفاً بعنوان میخی برای آویختن تعدادی سخنرانی برای ورود آنها به مطبوعات جهان. برخی این را یک سیاست بسیار هوشمندانه میدانند. برخی دیگر که سخنران حاضر مایل است در میان آنها قرارگیرد، آن را پاسخی ناکافی به چالش روز میدانند. —Henry Cabot Lodge, speech to the United Nations General Assembly, 30 November 1953
۱۰- خصلت جنگ افروزیِ این همه سیل تبلیغاتی را در ایالات متحده حتی مطبوعات آمریکایی هم پذیرفتهاند. چنین اهداف تحریک آمیز و تهمت آمیز به وضوح الهام گرفته از سخنرانی امروز نماینده ایالات متحده بود که فقط شامل تهمتهای گستاخانه به اتحاد جماهیر شوروی بود، تا ما پاسخی دهیم که زیر شأن ما است. حماسه قهرمانانه استالینگراد از افترا در امان نیست. مردم شوروی در نبردهای استالینگراد جهان را از طاعون فاشیستی نجات دادند و آن پیروزی بزرگ که سرنوشت جهان را رقم زد، همراهِ قدردانی تمام بشریت بیاد میآید. فقط آنانی که از شرم باید مرده یاشند، میتوانند درپی آن باشند تا بدگوی خاطره درخشان قهرمانان آن نبرد باشند. —Anatole M. Baranovsky, speech to the United Nations General Assembly, 30 November 1953
۱۰- پروفسور لئون کاس (Leon Kass) گزارش قابل توجهی را از تکلیفی که به دانشجویان در دانشگاه شیکاگو داده بود گزارش میدهد. او پرسیده بود، درباره یک وعده خوراک خاطرهانگیز که خوردهاید، انشا بنویسید. یکی از دانشجویان چنین نوشت:
من یک بار با عمویم و دوست عمویم ناهار خورده بودم. دوستش یک بار با آلبرت انیشتین ناهار خورده بود. آلبرت اینشتین زمانی مردی با معنویت عالی بود. بنابراین، طبق قانون قیاس، یک بار ناهار را با خدا خوردهام.
—Leon Kass, The Hungry Soul: Eating and the Perfecting of Our Nature (New York: Free Press, 1995)۱۱- ماهیهای دستکاری شده ژنتیکی را در نظر بگیرید. دانشمندان امیدوارند ماهیهایی که حاوی هورمونهای رشد جدید هستند بزرگتر و سریعتر از ماهیهای معمولی رشد کنند. دانشمندانِ دیگر در حال توسعه ماهیهایی هستند که میتوانند به آب های سرد و شمالی وارد شوند، جایی که اکنون نمیتوانند زنده بمانند. هدف، افزایش تولید ماهی برای غذا است. منافع اقتصادی ممکن است آشکار باشد، اما نه خطرات آن. آیا این خطرات را منطقی میکند؟ —Edward Bruggemann, “Genetic Engineering Needs Strict Regulation,” The New York Times, 24 March 1992
۱۲- نظریه چندجهانی (Multiverse) در واقع مفهوم خالق متعالی را تقریباً در هر سطحی از ساختار منطقی آن در پیش میگذارد. خدایان و جهانها، خالقان و مخلوقات، در یکدیگر نهفتهاند و یک پسرفت بی نهایت را در فضای نامحدود تشکیل می دهند.
این تقلیل مهمل (reductio ad absurdum) نظریه چندجهانی نشان میدهد که واقعاً چه شیب لغزندهای است. از زمان کوپرنیک، دیدگاه ما نسبت به جهان به میزان یک میلیارد میلیارد بزرگتر شده است. چشم انداز کیهانی صد میلیارد تریلیون مایل در همه جهات امتداد دارد - این یک عدد با ۲۳ صفر است. اکنون از ما خواسته میشود که بپذیریم حتی این منطقه وسیع فقط یک قطعه کوچک از کل است. —Paul Davies, “A Brief History of the Multiverse,” The New York Times, 12 April 2003
۱۳- هنگامی کوپرنیک استدلال کرد نجوم بطلمیوسی (که معتقد بود اجرام آسمانی همه به دور زمین میچرخند) باید با نظریهای جایگزین شود که زمین (همراه با تمام سیارات دیگر) به دور خورشید میچرخند، توسط بسیاری از دانشمندان مورد تمسخر قرار گرفت. از جمله یکی از بزرگترین ستاره شناسان آن زمان، کلاویوس (Clavius)، در سال ۱۵۸۱ نوشت
هر دو [کوپرنیک و بطلمیوس] با پدیدههای مشاهده شده توافق دارند. اما استدلالهای کوپرنیک حاوی اصول بسیار زیادی است که مهمل هستند. به عنوان مثال، او فرض کرده که زمین با یک حرکت سه گانه حرکت میکند. . . [اما] طبق نظر فلاسفه جسم سادهای مانند زمین فقط میتواند حرکت ساده داشته باشد. . . . بنابراین به نظر من باید دکترین زمین مرکزی بطلمیوس را بر دکترین کوپرنیک ترجیح داد.
۱۴- همه ما نمیتوانیم مشهور باشیم، زیرا همه ما نمیتوانیم به خوبی شناخته شویم. —Jesse Jackson, quoted in The New Yorker, 12 March 1984
۱۵- خدایی که شما را بر گودال جهنم نگه میدارد، همانطور که کسی عنکبوت یا حشرهای نفرتانگیز را روی آتش نگه میدارد، از شما متنفر است و بهشدت برانگیخته میشود. خشم او نسبت به شما مانند آتش سوزان است. او شما را لایق هیچ چیز دیگری جز انداختن در آتش نمیبیند. تو در نظر او ده هزار بار آنقدر نفرتانگیز هستی که منفورترین و زهرآگینترین مار در چشم ماست. شما او را بینهایت بیش از یک شورشی سرسخت به شاهزادهاش آزردهاید. و با این حال چیزی جز دست او نیست که شما را از افتادن در آتش هر لحظه باز میدارد. —Jonathan Edwards, “The Pit of Hell,” 1741
۱۶- عرفان یکی از نیروهای بزرگ تاریخ جهان است. زیرا دین تقریباً مهمترین چیز در جهان است و دین هرگز برای مدت طولانی از عرفان دست نخورده باقی نمیماند. —John McTaggart Ellis McTaggart, “Mysticism,” Philosophical Studies, 1934
۱۷- اگر علم میخواهد استدلال کند که ما نمیتوانیم بدانیم در سرِ [گوریل] بینتی (Binti)، وقتی آنگونه رفتار کرد که کرد، چه میگذرد، علم نیز باید تصدیق کند که نمیتواند ثابت کند که چیزی هم در کار نبوده است. این به دلیل جهل حلنشدنی ماست که باید به همان اندازه همدلانه نسبت به حیوانات تردید روا بداریم و با احترامی که برای خود قائلیم با آنها رفتار کنیم. —Martin Rowe and Mia Macdonald, “Let’s Give Animals Respect They Deserve,” The New York Times, 26 August 1996
۱۸- اگر میخواهیم بدانیم که آیا دولتی شجاع است، میباید ارتش آن را بنگریم، نه اینکه سربازان تنها افراد شجاع جامعه هستند، بلکه تنها از طریق رفتار آنهاست که می توان شجاعت یا ترسویی جامعه را آشکار کرد. —Richard L. Nettleship, Lectures on the Republic of Plato, 1937
۱۹- اینکه آیا قرار است در وضعیتی از آینده زندگی کنیم، مهم ترین سؤالی است که میتوان پرسید، بنابراین قابل فهمترین سؤالی است که میتوان در زبان بیان کرد. —Joseph Butler, “Of Personal Identity,” 1736
۲۰- خورشید یا ماه کدام مفیدتر است؟ البته که ماه مفیدتر است زیرا در طول شب، زمانی که هوا تاریک است، به ما نور میدهد، در حالی که خورشید فقط در روز میتابد، وقتی که در هر صورت روشن است. —George Gamow (inscribed in the entry hall of the Hayden Planetarium, New York City)